2777
2789
عنوان

شوهر عمه کثیفم بهم نظر داره

638 بازدید | 18 پست

مجرد که بودم سنم کم بود یه بار خونشون بودم از سرکار که برگشت بهم نگاه کرد بوس فرستاد

از اون موقع ترسیدم دیگه خونشون نرفتم

الان بچه دارم تا منو میبینه چشمک میزنه

نمیدونم چکار کنم

به کی بگم

شوهرم بفهمه

بابام بفهمه

قیامت میشه

...

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

خودت وقتی تنها بودین ی لحظه چند تا فحش خوب بار خودش و جدش کن بگو دفعه بد میدم جرت بدن نتونی راه بری 🥴🥴🥴🥴🥴

هرکس بوسه ستاند ز لب یار کسی بی شکیب دست در دامان نگارش ببرند

راهی نداره رفتو امدو قطع کن منم دوران مجردی شوهر خواهرم یکبار خواست بهم دست درازی کنه جیغو داد کردم از دستش در رفتم ولی به کسی نگفتم دیگم بهش رو ندادم خداروشکر ایران نیستن و رفتن خارج خواهرمم از جدا شد حالم همیشه ازش بد میشد 

مثل شوهر عمه من ،، از اون موقع که راهنمایی بودم فهمیدم مشکل داره و یه بارم دست زد قفسه سینه ام ولی سکوت کردم چون خیلی خودش رو موجه نشون می داد 

یا یه بار تو مراسم عقد عموم لنز رنگی گذاشته بودم هی می گفت چشمات حالت و مدلش شبیه فلان بازیگره حالم ازش بهم می خوره ولی آخرش ماه پشت ابر نموند و همه فهمیدن چه جونوریه و حتی به زن عمو هامم نظر داره به مامانم به زنای فامیل به همهههه نگاه می کنه 

به نظرم چیزی نگو چون زنا عادت شونه طرف شوهر شون رو بگیرن و تو رو مقصر نشون بدن بی خیال باش

❤می خواستم زن زندگی ات باشم...زنی که پیش بند ببندد،،سیب زمینی ها را سرخ کند...زنی که فقط دستش در خانه ی تو بسوزد...و لک عادت ماهیانه اش بر ملافه های خانه ی تو بیفتد...می خواستم زن زندگی ات باشم...زنی که لنگه ی گوشواره اش را در خانه ی تو گم می کند...و صبح های زود،،بوی لاک قرمزش،،در اتاق خواب تو بپیچد...می خواستم زنی باشم که اکثر مریضی های عمرش،،صدقه سر زن بودن در خانه ی تو باشد...با این که خسته است برایت چای دم کند...وقتی بلیز بی آستین می پوشد حواسش باشد که پرده های خانه ات افتاده باشد...می خواستم سرم را با تو روی یک بالش بگذارم و دو تایی با هم بخزیم زیر یک پتوی مشترک...من با تک تک سلول هایم می خواستم زن زندگی ات باشم!!❤من لحظه به لحظه با تو عاشقانه در خیالم زندگی کرده ام گله ای نیست بعضی وقتا خیال بهتر از حقیقته 😞😞و اما خدایا باهات حرفا دارم نمی دونم کجای عدالته که صاحب جسم زن یه مرد باشه یه بار پدر ،،یه بار برادر،،یه بار شوهر و....خدایا مگه نگفتی بین زن و مرد فرقی نیست؟؟پس کوووو عدالتت؟؟قبولت دارما اما با منطقم جور در نمیاد که یه مرد به اسم غیرت و ناموس پرستی صاحب جسمم باشه برای محرم شدن با مرد دیگه ای از یه مرد اجازه بگیرم ....چرا نگفتی هر انسانی صاحب جسم و روح خودشه و باید خودش پاک بمونه و کسی حق نداره مالکش باشه خدایا چرااااااااااااا؟؟تو که عادلی تو که عدل داری چرا آخه؟؟چرا تو همه چیز بین زن و مرد فرق هست چرا مرد خیانت کنه لایق ببخشه زن خیانت کنه لایق مردن؟؟چرا آخه؟؟یا تو عادل نیستی یا بنده هات!!😔😔خدایا بیا برای یک بارم که شده عادلانه معامله کنیم من به یکتایی تو ایمان دارم اما با منطقم زندگی می کنم تو قواعد من بین زن و مرد فرقی نیست هر چی برای زن بده برای مرد هم بده و هر چی برای مرد خوبه برای زن هم خوبه ....اگر اینان مسلمانند یا رب کافرم گردان؛گر من کافرم از مسلک ایشان برم گردان!!
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز