دوره دبستان کلاس ششم بودم مدرسمون دیواراش گچی بود بعد ما و دوستامون دستمونو گچی میکردیم و میزدیم به مانتو همدیگه😂وای بچه های کلاس پنجمی رفته بودن به ناظم گفته بودن اخه همیار ناظم بودن منم همیار ناظم بودم خیر سرم😂
من عاشق بچه هام که بااون پاهای ریزه میزشون دست و پا میزنن که با اون دستای تپلشون دلتو میبرن ❤قربونشون بشم الهی 💚💚💚