تورو خدا بیاین آرومم کنین
چقدر یه زن آخه میتونه غر بزنه یه هفتس مجبور شدیم بیایم خونشپن بمونیم
سردرد گرفتم از غرغراش و غیبتاش. کار به زندگی همه داره از همه چی غر میزنه از همسایشون گرفته تا همه چی فقط غر میزنه (از دست من یا کترای من غر نمیزنه از دست بقیه عصبیه همیشه و غر میزنه)
سرش تو زندگی همه هست الا زندگی خودش، کار عمه از نظرش اشتباهه به غیر از کار خودش.
امروز ار اینجا میریم دلم میخواد تا 1 سال پامو دیگه اینجا نزارم