هفته ی پیش همین موقع رفتم خونشون و امروز برگشتم چون دیگه زشت بود همش شام و ناهار اونجا بودیم با داداشم رفته بودم اونم همش خونه داییم بود ولی یه ساعت پیش اومدیم همش گریه میکنم از همین الان دلم براشون تنگ شد اونا خونشون تهرانه و ۴۰ دقیقه فاصله داریم ولی خب دیر دیر میریم مامانم شاغله اینجا هیچکس رو نداریم صبح تا شب خونه تنهام ولی اونجا کلی بهم خوش میگذشت😭😭😭😭😭