سلام خانما چرا من اعتماد به نفس ندارم از دست خودم خسته شدم اصلا انگار خدا منو افریده برای شستن و پختن و کار خونه نه هنری نه استعدادی حتی رانندگیو که الان خیلی ها بلدن من بلد نیستم
اینو یه تاپیک دیگه هم گذاشته یودم امروز 👇
من قبلنا خیلی قوی بودم، الان افسرده شدم، یبار برا رانندگی ثبت نام کردم، آیین نامه ۳۰ نمره کامل گرفتم اما شهری فقط یبار امتحان دادم اینقد نرفتم که کارتکسم باطل شد
شده ی رؤیا برام
خسته شدم باور میکنید انگار خدا هم نمیخواد من چیزی یاد بگیرم دوبار تو این هفته برای یاد اوری کلاسهای رانتدگی مربی عوض کردم براشون مشکل پیش اومده و گفتن بعدا بیا
ناناکورپه جان وقتی میبینم همه رانندگی بلدن و فقط من هرجا میرم باید منت بکشم که منو جایی ببرن اعصابم خرد میشه همش میگم چرا اینقدر بی دست و پا هستم
اطراف ما چند نفر خانم ثبت نام کردن با پارتی بازی قبول شدن، خیلی نامردیه من حامله بودم یبار شکم نداشتم رفتم امتحان رد شدم بار دوم شکمم بزرگ بود افسر بهم تذکر داد گفت بعد از زایمانت بیا بعدشم دیگه نرفتم، یبار که رد شدم رفتم خونه مادر شوهرم همه مسخره م کردن، برادر شوهرم بهم خندید، خیلی ناراحتم
من ۱۶ سال پیش گواهینامه گرفتم ولی چون وسیله نداشتم فراموش کردم الان دوباره دارم میرم کلاس ولی چه فایده حتی شوهرمم بهم اعتماد نمیکنه ماشین بده میگه میزنی به کسی میگم مگه خواهر تو یا خود تو زدی به کسی تا راننده شدی اما قبول نمیکنه ایکاش شده یه ماشین قراضه دستم بود تا تمرین میکردم ولی متاسفانه پولشم نیست اونو تهیه کنم
چی بگم عزیز خدا کمکمون کنه یاد بگیریم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
