هفته گذشته خاله و همسرشون ناهار و شام مهمان ما بودن، من غیراز مشکلات کاری و درسی، مشکلات جسمی هم دارم، اون روز به شدت عصبی بودم چون بازهم خودش خودشو دعوت کرده بود من خیلی از کارم عقب افتاده بودم، همسرم سرشام یه شوخی کوچیک کرد گفت وااای آب خورش چه زیاده،(با خنده)، منم که یه عالمه فشار روم بود یهو به شوهرم توی جمع عصبانی شدم،
میخوام به خالم بگم دیدین که چه فشار روحی رومه، این مدت خیلی بداخلاق بودم با همسرم ک دخترم ، یه مسافرت خانوادگی تنهایی نیاز داریم بریم که یکم تنشهامون کمتر شه
به نظرت بده اینو بگم؟؟