سلام دوستان...خیلی زود میرم اصل مطلب.ازینجا شروع میشه که خانواده شوهرم سر ازدواج ما اصرار داشتن ک ما رسم نداریم ک ۳تا وسیله خانه(تلویزیون.لباسشویی یخچال) دامادبخره.ماهم گفتیم خودمون میخریم.الان بعد چندسال برادرشوهرم ب سن ازدواج رسیده.هنوز دوستن دختره بهش گفته ۳تا قلم وسیله با توعه و اینا رفتن خریدن و میگن چون خودش کارمیکنه خریده دیگه(پیش پدرش کارمیکنه و حقوق میگیره و همسر من اون موقع پیش پدرش کارمیکرد بدووون حقوق ینی اگه حقوق داشت میتونست بخره)بعد رسم رسم دیگ چ خودش بخره چ پدرمادر.بعد اونم حالا هنوز خاستگاری نرفتن حرفشو ب کرسی نشوند.خیلی این موضوع رو دلمه نمیدونمچجوری بیان کنم ک بد نباشه
گفتن و نگفتنش هیچ فرقی به حالت نمیکنه، ولی اگه بگی هم میگن حسودی کرد، همشون این حرفو میزنن حتی شوهرت، هم مطمئن باش بیخ پیدا میکنه ، اگر مونده رو دلت که منم مثل تو هم حرفمو نگم میمیرم ، به شوهرت فقط بگو خیلی آروم ،اخم نکن، آروم بگو عزیزم ببین ناراحتم ازینکه چرا فرق گذاشتن بینمون و دیگه هیچی نگو حتی اگه چیزی گفت
اسی جان اصلا و ابدا زندگیت با کسی مقایسه نکن حتی خاهرت چه برسه جاری که ۵۰ درصدشون خوبی برای هم نمیخان منم جاریم از الان که نامزده شوهرش طلاش اماده کرد من خرید طلا نداشتم انتظاری هم نداشتم خدارو شکر از شوهرم راضیم کافیه برام لطفا زندگیت خراب نکن از الان که نیومده رو خودت کار کن ن رفتارشون ن حرفاشون برات مهم نباشه
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
بابا ولش کن واسه منم نخریدن ولی برای حاضرین بعد دوسال من ازدواج کرد ولی واسه اون خریدن مهم نبود واسم وچیزی هم نگفتم و نخواهم گفت خداروشکر پدرم بهترین جاهازو واسم خرید ولی جاهاز اون خیلی کم و به درد بخور نبود البته من نمیگما خودمادر شوهرمم میگه
اینکه شوهر ایشون بی عرضه بوده یا نخواسته چه ربطی به اون داره شوهرش می گفت پول خودمه می خوام بدم بخرم ...
مسئله اینجاس ک شوهرمن پیش پدرش کارمیکرد باباش بهش حقوق نمیداد.و الان داداشش همون کارو داره میکنه باباش بهش حقدق میده چرا؟چون پسر سرتقی و پدرش دوست نداره ک پسره حرف مفت بزنه ولی شوهرمن چون پسر خوبشونه و ساکته بهش خقوق نمیداد چون میدونست ک پا ب پا پدرش هست
منم عروس کوچیکم کارایی واسه من کردن که جاری بزرگم حسرتشومیخوره مثلاواسه یلداکادواوردن ولی برااون نبر ...
من همیشه تو دلم میگم ک خدا ایقدر بهشون بده ک بهترینها براشون کنن باعث سربلندی منه ک خانواده شوهرم ایطور باشن.ولی حداقل خرف تلخ ب من نزنن من همجوره ساگت و درک کننده هستم ولی دل نشکنن.
مسئله اینجاس ک شوهرمن پیش پدرش کارمیکرد باباش بهش حقوق نمیداد.و الان داداشش همون کارو داره میکنه باب ...
عیزم ببخشید ولی شوهرتون بی عرضست باید از پدرش حقوق می گرفت مگه می شه ادم مجانی برایکسی کار کنه چجور الان برادر شوهرت داره حقوق می گیره چرا چون عرضه داشت و اعتراض کرد وقتی شوهرت دید بهش پول نمی دن نباید کار می کرد یا اعتراض می کرد
لطفا پیجمو دنبال کنید mahdis. tajba اگه کسی دانشگاه خوارزمی هست لطفا به من پیام بده یا درخواست دوستی ممنون
عزیزم درکت میکنم من با اینکه عروس سوم بودم و دوتا قبلی ها هم عروسی مجلل گرفتن وهم شیربها وکلی چیز دیگه ولی موقع خواستگاری من تموم رسماشون رو حاشا کردن بعدها از پز خود جاری ها فهمیدم چه کار زشتی کردن ولی برات مهم نباشه بعضیا فکر میکنن این کار زرنگیه در حالی که معرف سطح شعوره