وقتی ما توی کودکی به جای اینکه بازی کنیم تجربه کنیم کودکی کنیم بهمون مسیولیت بدن و تحت عناوینی مثل تو چقدر دختر خوبی هستی که به مادرت کمک میکنی چقدر بیشتر از سنت میفهمی یا وظیفه ت هست که کمک کنی و... ما رو مجبور کردن که والد گری کنیم ذهن ما دچار یه خستگی روانی میشه ، در واقع ذهنت الان میگه تو باید بازنشسته بشی نه اینکه تازه بچه دار بشی و اینه که در شما نسبت به مسأله ای مثل مادر شدن که بطور غریزی توی فرد هست مقاومت ایجاد کرده
این مقاومت برای هر کسی به یه شکلی هست برای شما علتش اینه
این تنظیم ذهنی باید از توی روانت اصلاح بشه یعنی خاطراتی که مربوط به والد گری زودهنگام هست از ذهنت و ضمیر ناخودآگاهت اصلاح بشه جوری که انگار در گذشته اون مسایل برات پیش نیومده خستگی روانی از توی ذهنت برداشته میشه حالا با یک نگاه جدید بدون فشار در موقعیت تصمیم گیری قرار میگیری
این کار با ورود به ضمیر ناخودآگاه قابل انجامه