بعد ۴ سال تلاش بازم قبول نشدم با اینکه خونده بودم. از خانواده ام خجالت میکشم خیلی پیر شدن. ای کاش برم خودمو گم کنم. بجه های فامیل همه قبول شدن همش به خانواده ام تیکه میندازن. خدایا چرا تلاش های من جواب نمیده مگه من چه گناهی کردم که الان حتی نتونم سرم رو بالا بگیرم
منم سال دومم بود ده هزار شدم اولش خیلی ناراحت بودم بعد رفتم پیش مشاور گفت می تونی پرستاری اتاق عمل مامایی و هوشبری و آن چیزارو بیاری من واسه دانشگاه آزادم انتخاب رشته کردم
مال ما همه قبول شدن حس حماقت دارم امید به زندگیم کم شده
منم فکر کن من بعد سه سال به این رتبه رسیدم بعد دختر عمه ام که نه شاگرد اولی بود نه توی مدرسه خاصی بود امیال سال اولی بود شد ۱۸۰۰۰، با وجودی که نه سهمیه داره و نه به قول خودش اونقدرا درس خونه