2777
2789

حدوداً سه ماه پیش از کمپ آمده 

خودش میگه چهار روز بعد که آمده بخاطر لج رفته دوباره سمت مواد 

میگه می خواستم اینکار را بکنم که فکر نکنید بخاطر کمپ ترک کردم 

ما هم تازه فهمیدم که دوباره شروع کرده 

قبل از این که تک کنه خبر نداشتیم آنقدر مصرفش زیاد شده بود که نیم ساعت یک بار به مواد نیاز داشت که هر نیم ساعت یه بار می‌گفتم برم نگاه ماشین کنم یه وقت دزد میاد چیزی ازش ببره تا به روز که داداشم مچش را می گیره 

از خانه می زاره می‌ره مامانم هم بعد چند روزی می‌ره حکم کمپ را میگیره می برنش کمپ  وقتی که می فهمد چه کاری کرده دیگه مهرش از دلم می‌ره هر نوع موادی که فکر کنید استفاده کرده از شیشه بگیرن تا .... حالا هم داره هروئون مصرف می کنه اون موقع که فهمیدیم گفتم مامان فوایده نداره پاس بایستی طلاق بگیر هم خودت را راحت کن هم مرا گفت به فرصت دیگه بهش میدم ۲۸ سال پاش وایستاده به امید این که خوب میشه تا اون موقع کمپ نرفته بود وقتی فرستادمش کمپ امید وار شدیم :) ولی انگار هیچ وقت  دیگه هیچ وقت نمی تونم دوستش داشته باشم این فقط یه گوشه کوچکی از زندگی ام هست الان ۱۵ سالمه ولی یه خاطر خوب از بابام ندارم 



بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792