من و همسرم فامیلیم وازخوانوادم دور اولین بارداریمه و برام خیلی دردناکه که مادرشوهرم یه بارم غذا نفرستاده بگه ازخانوادش دوره هواشو داشته باشم سختشه همش خودش غذابپزه شاید دستپخت خودش دلشو زده باشه
از حسادت و ناراحتی قطع رابطه کردن
خیلی پر توقعی عزیزم
هیـــــــــــــــــــــچ
ولی واسه جاریم.....
هعی...
خدایاتومیدونی ومیتونی
خوب تنها کمک در کل بارداری و بچه داری نیش و کنایه های گاه و بیگاه بوده
اهمیت نداره در عوض منم وظیفه ای ندارم در برابرشون
ول كن بابا
شوهر چيه خانوادش چي باشه
هیچی
ی پوست گردو هم ندادن
من که هم از خانواده خودم و هم خانواده شوهرم دورم😊
مادرشوهرمنکه غذا پیشکش فقط میومد دخالت میکرد ومیرفت هعییی
تا هفته آخر هیچ کدوم ندیدم راحت
بنظرم توقع زیادیه !
من مادرم هم برام نفرستاد ،،،،
بر فرض مثال یه بار فرستاد دوبار فرستاد بقیه روزا چی؟؟؟
یه غذا درست کردن نیستم ساعت وقت می‌بره
خودت درست کن منت بقیه رو نکش !
اصلا شاید به فکرش نرسه که تو توقع غذا ازش داری !
هیچ، توقعی ندارم ازشون براشون کاری نمیکنم
سیرابی وکله پاچه فقط
من یادم نمیاد حتی مادرم واسه خواهرم غذا فرستاده باشه
میومد و میموند خونمون ولی غذا فرستادن اصلا
تو همه مشکلات و پستی بلندی زندگی هیچ خیری از خانواده شوهر ندیدم و انتظار هم ندارم ،،،چون برام قدمی برنمیدارن منم مثل اونا شدم منم بر نمیدارم ،،،حتی زایمان کردم کسی نیومد مادرشوهرم هم مریض شد عمل کرد منم نرفتم متقابل مثا خودشون
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
7 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
