یه معلم داشتیم رو گرما خیلی حساس بود
همین میومد تو کلاس پنجره ها رو وا میکرد
ماعم اومدیم حالشو بگیریم
پنجره ها رو بستیم
پروه ها رو هم کشیدیم (پرده هامون ضخییییم بووودااا) 😂
خودمونم کاپشن پوشیدیم کلاهشم کشیدیم سرمون
این از در اومد تو شروع کرد به غر زدن که اره کلاستون گرمه این چه وضعشه
ماعم داد میزدیم نههه باز نکنید پنجره رو
ما سردمونه
بعد من لپام سرخ شده بود از گرما، اما اصرار داشتم سرده من اگه سرما بخورم کی جوابگویه خانوادمه؟؟؟؟ 😐😂
بچه آرومی بودم جوری که خیلی از معلم ها میگفتن چقدر تو آرومی
دوران دبستان محرم بود
جفتمون ی دبیرستان پسرونه بود
قرار شد هیئتشون بیاد تو مدرسه ما زنجیر زنی
منم دل تو دلم نبود شبش از ذوق نخابیدم
کلی نذری بردم ک پخش کنم اونجا
حالا ک ی دیس خرما دادن دستم پخش کنم
فقط به پسرای خوشگل میدادم
ی زشتی بود اومد برداره بهش گفتم تو دست نزن برا تو نیست
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
3 ثانیه پیش
6 ثانیه پیش
6 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
