واقعا نمیدونم چاره چیه الان ۲ سال پیش جاریم ایست قلبی کرد و تو ۳۲ سالگی فوت شد مادر شوهرم نگهداری میکنه ازش
دخترش بچه تر بود فک میکنم ۲ سال و نیم بود خیلی ارومتر بود الان ۴ سال و نیمه دقیق نمیدونم سنشو
خیلی اذیت میکنه اول که بمن وابسته شده میگه میخام دختر زن عموم بشم
باباشم یه ادم بی مسئولیت و دیونه
همش سرش داد میزنه یه پارک نمیبرتش
همش میگم خدایا این بچرو با چه امیدی اینطوریش کردی
داریم دیوونه میشیم دیگه