رفقا من هیچ وقت با خانواده شوهرم بحث نکردم و هیچی نگفتم هرچقد هر حرفی میزنن اما امروز پدرشوهرم یه حرفی و تکرار کرد که خیلی رو مخم بود حرف بدی هم نبود اما تو شرایطی که من هستم وشناختی نسبت بهش دارم میفهمم از روی حسادت ای حرف میزنن منم از شدت عصبانیت اخمم رو تو هم کردم و نگاش کردم
بنظرتون کار بدی کردم باید با حرف جواب میدادم؟ بهتر از این کار بود بعد کلی وقت؟
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
لااقل بگو چی گفته الان ما نمیدونم چی بوده بعد بگیم کار خوبی کردی اخم کزدی.نمیشه یه حرفایی هست که م ...
وقتی میخوام برم خونه بابام اینا هربار به یه بهونه یه چیز میگن گفت عجله نکنید واسه رفتن به شهرتون کارتون رو انجام بدین(البته یک کار ضروری بوده که شوهرم کلی وقت داشته انجام بده نداده الانم خودم بهشون یاداوری کردم بعدم برگردیم وقت هست ولی این حرفو زد اتیش گرفتم اونم چندبار)
چی بگم من به نظرم یجور برو نفهمن ممکنه زیر پای شوهرت بشینن تو گوشش بخونن شوهرتو از خانوادت جدا کن ...
من همیشه یجور میرم نفهمن این سری مجبور شدیم برای مسئله ای بگم اصن نیاز نیست زیر پاش بشینن مستقیم بهش میگن شوهرمم محلشون نمیده منم چیزی نمیگم اصلا بهشون ولی برای اولین بار اخم کردم چیزی نمیگفتم به پدرشوهرم عذاب وجدان گرفتم چون خیلی بد اخم کردم گفتم نباید ایکار میکردم بعد ای همه سال منکه میشناختمشون محل نمیدادی تا اینم تموم بشه
یا واقعا حرف بدی نزدن و شما الکی حساس شدی یا اگه حرفشون نسنجیده بودو اخم کردی پس کارت همچینم بد نبو ...
گفت عجله نکنید برا رفتن شهرتون من چه عجله ای دارم منکه ۴۰ روزه خانوادم رو ندیدم ؟؟اگه با نرفتن من حل میشه دوروزم روش درصورتی که تنبلی از شوهرم و خودش بوده ازش برمیاد خودش کاررو انجام بده بیکارم هست ولی انجامش نمیده