یه مامانِ کوچولو که فسقلیش آسمونی شدهدلم برای انگشتای کشیده و کوچولوش ، موهای مشکی ، مژه های بور و لپای گول منگولیش حسابی تنگ شده .. قدر بدونیم ... من حتی حسرت پیچیدن صدای گریه هاش تو خونه رو میکشم
من نمیخوام مشکلاتمو حل کنی نمیخوام ناراحتی هامو باهات شریک شم خودم از پسشون برمیام ولی تو فقط اون آغوش گرمی باش که وقتی از جنگیدن خسته میشم، بهش پناه ببرم همین