با مامانم رفتیم یه جا عروسی ...بعد طبق قوانین سازمان در سازی جهانی در رو وقتی از بیرون باز میکنی به طرف داخل باز میشه نه بیرون
اینا درشون رو به بیرون باز میشد ما اومدیم با مادرم بریم تو مجلس اول مامانم ۵تا پله رو رد کرد ...هرچی در رو به طرف داخل فشار داد باز نشد گفت فک کنم برعکسه هی میومد عقب که در واشه منم میگفتم نیا عقب من میافتم الان دیگه دیدم از رو پله بین زمین و هوا معلقم گفتم چرا من بیافتم ننم نیافته گرفتم از چادرش کشیدم که نیافتم.
یه سبزه اندازه یه سینی بزرگ پایین پله بود افتادم با نشیمنگاه وسطش ننمم افتاد رو پای من ......
خلاصه فردا شب سر تخت دوماد سبزی زیبای منور شده با نشیمنگاه اینجانب رو گذاشته بودن یکم صاف و صوفش کرده بودن ولی خیلی پخش و پلا بود