من وقتی ۴ سالم بود
بابام با مامانم دعوا کرد بابام یه دونه محکم زد تو گوشم افتادم زمین یه یک ربی زمین بودم همین جور
هیچ وقت یادم نمیره بابامم منو خیلی کتک میزد😭
حتی وقت نزاشته دوتا اسم قشنگ و امروزی واسه بچه ها بزاره عمه های شوهر من هشتادساله و هفتادساله ان اسمشون ثنا و لیلا س
کاش بیاد با من حرف بزنه تا بفهمه کتک های مادرم چه بلایی سر روح روان من اورده
من باشم زنگ میزنم بهزیتسی میگم خواهرم بچه هاشو کتک میزنه اونا نا محسوس برن باهاش حرف بزنن بگن کزارش کودک ازاری از همسایه ها دارن یکم خواهرتو بترسونن
به مامان یا بابات بگو باهاش صحبت کنن
و اینکه کمک کن حال روحیش بهتر شه
به درک نیاد شما بزرگشون کنیت نمیشه ینی
توروخدا نزار بزنه معصوم تر و بی گناه تر از بچه ها تو این دنیا دیگه نیست.چند وقت پیش خیلی بچم اعصابمو خورد کرد به سیلی کوچیک بهش زدم بخدا تا نصف شب با صدای بلند گریه کردم انقد غصه خوردم قلبم و دست و پای چپم درد گرفته بود پاک ورم کرده بود .میگفتم ایکاش بمیرم چرا اینکارو کردم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
