2777
2789
عنوان

خواهش میکنم بهم مشاوره بدید

59 بازدید | 10 پست

سلام من باردارم و یه بچه ۲ وسال ونیمه دارم و شاغلم چند روز پیش با خانواده شوهرم رفتیم بیرون شب بیرون بودیم بعد من روزش تا ساعت ۱۵ سر کار بودم بعد اومدم خونه وسیله آماده کردم ۱۷ راه افتادیم و ۲۱ رسیدیم انقدر خسته بودم رفتم تو اتاق وسایل گذاشتم بخوابم اصلا حال شام خوردن نداشتم بعد کلی خانواده ۰شوهرم شلوغ کزدن تا ساعت ۲۴ شد و زن و بچه ها رفتن بخوابند منم خواستم بخوابم که برداری شوهرم تو اتاق روبرو اتاق من نشستن بازی کردن و گفتن و خندیدن و قلیون کشیدن دود ش کامل تو اتاق من بود و همینطور صدا میکردن یه بار در زدم ساکت باشن و بدتر کردن و باز تحمل کردم ساعت ۲ بعد نصف ۰شب  کلید ماشین را به شوهرم گفتم بده برم تو ماشین بخوابم اونم از زیر در انداخت بیرون گفت برو رفتم تو ماشین و ساعت ۳ و نیم بچم بیدار شد صدام کردن رفتن بچم گرفتم و خواباندم تا صبح خوابم نبرد و بیرون هم کلی شغال بود که خیلی ترسیدم بعد صبح بهشون گفتم این چه کاری بود کردید خوبه آدم ادب داشته باشه و چطور راضی میشید یه زن بره تو ماشین دیگه هم سر سفره نرفتم و تا اومدیم بعدش مادرشوهرم میگه باید آر همه معذرت بخوای شوهرم منا گذاشت شب خونه بابام و رفت  

حق داشتند. رفتند تفریح. شما وقتی شرایط نداری و خسته ای نرو. وقتی میری پاش وایسا.  و این که کلا چرا میرید سر کار وقتی درک متقابلی از طرف همسر نیست و یادش نمی مونه که داره از این حقوق استفاده می کنه. تقصیر اول شما و دوم شوهرتونه. بقیه مقصر نیستند

عزیزم شما که شرایط رو میدونستی یا نباید قبول میکردی که بری یا که رفتی شرایط رو بپذیر اونا اومدن تفریح و میخوان خوش بگذروننجمعیت زیاد ناخودآگاه سروصدا میشه کاش تحمل میکردید و چیزی نمیگفتید یه فقط تو اتاق به همسرتون تذکر میدادید وگله میکردید 🌹

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

حق داشتند. رفتند تفریح. شما وقتی شرایط نداری و خسته ای نرو. وقتی میری پاش وایسا.  و این که کلا ...

من میخواستم نرم ولی شوهرم نذاشت ولی اصلا نمیدونم چرا نتونستم رواعصابم کنترل داشته باشم به همشونم زهر شد و آبروی منم رفت نمیدونم الان چیکار کنم اما شوهرم میت‌نست بهشون بگه آروم تر باشند منم اگر شب استراحت داشتم فرداش اعصابم داغون نبود 

عزیزم شما که شرایط رو میدونستی یا نباید قبول میکردی که بری یا که رفتی شرایط رو بپذیر اونا اومدن تفری ...

من قبلش به شوهرم گفتم شروع کرد بحث کردن منم خیلی اعصابم خورد شد و بهش گفتم میرم به خانواده یه چی میگم و اونم گفت برو بگو چون قبلا همش کوتا میومدم منتظر بود هیچی نگم منم نتونستم چیزی نگم

من میخواستم نرم ولی شوهرم نذاشت ولی اصلا نمیدونم چرا نتونستم رواعصابم کنترل داشته باشم به همشونم زهر ...

ببین از همه به جز شوهرت عذر خواهی کن و توی جمع بگو من به خاطر بارداری و بچه ی کوچیک و .....از خستگی نمیخواستم بیام. حالم بد بود. ولی فلانی من رو تحت فشار گذاشت. از همتون عذر میخوام. منم تاوان بی درکی همسرم رو دادم

ببین اصلا تو این موضوع در مورد همسرت کوتاه نیا چون مقصر اصلی اونه که به زور بردت و بعد هم همراهی نکرده

من قبلش به شوهرم گفتم شروع کرد بحث کردن منم خیلی اعصابم خورد شد و بهش گفتم میرم به خانواده یه چی میگ ...

خب الان براتون نوع برخوردتون  مشکل ایجاد شده پس خوب فکر کنید و تصمیم بگیرید تا این موضوع به نفعتون حل بشه 🌹

یعنی چیکار کنم میشه راهنمایی کنید

درست نمیدونم چون شناختی ندارم ولی حالا که منزل پدرتونید بهتره با مشاور صحبت کنید و ازش کمک بخاید و با همسرتون صحبت تکنید مجابش کنید که کار بیرون به همراه کار منزل شما رو خسته میکنه و یه تایمی نیاز به استراحت دارید و ایشون شما رو درک کنه و از دیگران بخاد مراعات کنن و در کل با پرخاش و تندی خواسته هاتون رو نگید سعی کنید تو آرامش و آروم با زبون نرم و مهربونی به قولی با ناز بگید مثلا اون شب میگفتین قربونت برم من خسته ام نیم ساعت نیاز به استراحت  دارم دیگه عزیزم مسئولیت آروم کردن و رعایت بقیه به عهدت باشه تا من بیدار شم و تشکر میکردی مطمئن باش ایشون همکاری میکرد 

درست نمیدونم چون شناختی ندارم ولی حالا که منزل پدرتونید بهتره با مشاور صحبت کنید و ازش کمک بخاید و ب ...

خیلی اعصابم خورده من نمیدونم چیکار کنم شوهرم خیلی ریلکس برخورد کرد امروز که دیدمش و انگار هیچی نشده ولی من اصلا نمیدونم چیکار کنم من قبلا خیلی به خانوادش احترام گذاشتم و هیچ وقت بی احترامی نکردم و واقعا اون شب من چند ساعت استراحت میخواستم تا نرمال بشم چون خیلی روزش سرم شلوغ بود ولی الان تصمیم گرفتم هیچ وقت باهاشون جایی نرم و باهشون کم رابطه داشته باشم فکر میکنم اگر کمی رسمی تر رفتار کرده بودم اون شب رعایت میکردن ولی باز نمیدونم یعنی باید ازشون عذر خواهی کنم

خیلی اعصابم خورده من نمیدونم چیکار کنم شوهرم خیلی ریلکس برخورد کرد امروز که دیدمش و انگار هیچی نشده ...

نه مستقیم عدرخواهی نکن چون اونا هم بهرحال باعث رنج شما شدن فقط اگر صحبتش شد به همسرتون شرایط اون روز رو بگید که نباید تند برخورد میکردم ولی از شما که همسرمی خیای بیشتر انتظار داشتم و امیدوارم از این به بعد بیشتر هوام رو داشته باشی حالا یه مقدار قربون صدقه ....قاطی حرفات بکن مردا با زبون نرم میشن شاید اولش مقاومت کنن ولی به مرور رام رام میشن فقط زمان نیاز هست 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792