2777
2789

من آخرای بارداری هستم همسرم همیشه ساعت ۵یا ۶میاد خونه دیروز گفت امروز زیاد کار ندارن و سبک کارشون ولی ۸نیم شب اومد خونه ازش پرسیدم کجا بودی گفت کارداشتم. سرکار بودم گفتم مگ نگفتی کارت سبک زیاد کار ندارین چرا  دیر کردی برگش گفت مگ باید بهت جواب پس بدم. دلم بدجور شکست  میوه پوست کند اورد برام نخوردم گفتم ببر بده بکسی ک بهش جواب پس میدی 

یک بار زندگی میکنیم پس سعی کنیم غصه نخوریم.حسود نباشیم.آینه باشیم...

عزيزم ارامشت روحفظ كن خسته بوده اماخب بدجواب داده

صبركن وقتى هردواروم بودين صحبت كنيدبهش بگو ناراحتت كرده

فقط توتاپيكايى ميرم ونظرميدم كه اطلاعات كافى داشته باشم وبتونم نظردرست ومثبتى بدم كه كمكى به بهبودزندگى استارترباشه🥰

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

حق داشتی

بابا از نبودنت خستم،از اینکه هنوز هم به این فکر میکنم که کاش همش خواب بود،از اینکه چرا نمیتونم کنار بیام.بابا همه فک میکنن من کنار اومدم با جای خالیت اما هیچکس نمیدونه که چقد یواشکی اومدم پیشت،یواشکی برات اشک ریختم يواشکی آز درد نبودت رفتم زیر سِرُم،بابا وقتی نیستی دیگه خودم و واسه کی لوس کنم؟ آز کی کمک بخوام که با جون و دل برام انجام بده دلم تنگ شده بپرم بغلت ولی آخه چجوری...مرسی خدا از اینکه هستی،ولی در و رو به مردم ما بَستی،آتئیست میشم بفهمم توام با اینا هم دستی....از این به بعد بگید روزِ میگم شبِ....از این به بعد اگه خداهم باشید من یکی آتئیستم:)                                                    تو چشام نگا کن و دستت و بذار تو دستم،غم و رو سیاه کن و دستت و بذار تو دستم،اگه ابر بارون بشه بارونِ بی امون بشه،دل و سر پناه کن و دستت و بذار تو دستم     غزلشونم♡

بیخیال.خسته بود ی چیزی گفته

امیدوارم مادرشوهر و خواهرشوهرای گلم‌«البته گل های قالی»هر وقت برن بدی منو به شوهرم بگن تبدیل به سنگ بشن...😐..............دوستان ،برای صاحب خونه شدنم لطفا نفری ی صلوات بفرستید.
نمیدونم والا  هم حق داشتی هم نه

 الانم رفتم فاز قهر خدایی بهم برخورد بعد ۱۲سال زندگی همسرت اینجوری بگ مگ من شریک زندگیش نیستم مهم نبود برام خب نمیپرسیدم ازش  از طرفی مگ زنو شوهر در بهم جواب نمیدن بابت کارا

یک بار زندگی میکنیم پس سعی کنیم غصه نخوریم.حسود نباشیم.آینه باشیم...

اوایل زندگی بابت سیگار کشیدنش و انکار کردن سیگارش کفری میشدم.  خیلی بهم سخت میگذش دوس نداشتم بکشه ولی کم کم  دلسرد شدم دیگ حساسیتمو گذاشتم کنار هنوزم انکار میکنه ک میکشه  بعد این همه سال چند شب پیش جیبش ی نخ پیدا کردم  ولی دیگ مث اون وقتا حساس نرودم بهش گفتم منک میدونم لاقل انکار نکن  تا خودت نخای من هرچقدم بگم تو اامیت نمیدی خودتو باید قدر بدنتو بدونی و این بار دیگ منطقی هستم نمیدونم شایدم مث اون وقتا دوسش ندارم  اون موقع ۱۸سالم بود الان ۲۹

یک بار زندگی میکنیم پس سعی کنیم غصه نخوریم.حسود نباشیم.آینه باشیم...

حق داشتی

بهترین دیالوگی که توی عمرم شنیدم:امروز می خواهم به مصاف تزویر بروم که بدترین آفت دین است. تزویر با لباس دیانت و تقوی به میدان می آید. تزویر سکه ای است دورو، که بر یک رویش نام خدا و بر روی دیگرش نقش ابلیس است. عوام خدایش را می بینند و اهل معرفت ابلیسش. و چه خون دلها خورد علی از دست این جماعت سر به سجود آیه خوان و به ظاهر متدین...💔
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792