2777
2789

اول خودم میگم: من دوازده سالم بود البته نمیدونم خواب بودم یا بیدار خونه پدربزرگم توی پله های پشت بومش توی شب یه چیز سیاه دیدم که خیلی شبیه آدم بود اما بدن و چشماش سیاه بود از پله ها اومد پایین سریع و اومد نزدیکم و من از ترس نمی‌تونستم حرف بزنم بهم دست زد خیلی دستش خیلی ضخیم بود منم فرار کردم و رفتم توی اتاقم و درو بستم اون شب خیلی شب بدی برام بود هیچوقت یادم نمیره اصلا نتونستم بخوابم تا صبح گریه میکردم🥲

خب شما هم بگید از اتفاقاتتون🙂


💚𝙡𝙤𝙫𝙚 𝙮𝙤𝙪 𝙗𝙞𝙡𝙡𝙞𝙚 𝙚𝙞𝙡𝙞𝙨𝙝💚

لامصب همین که میگی باردار نیاد آدم جذب میشه بیاد😂

با مردی ازدواج کن که رژت رو پاک کنه نه ریملت رو😉😉😉 بلاخره گل پسرم به دنیا اومد😍😍😍 اگه دنبال پسر دار شدن هستید بیاین تاپیک رژیم پسر دار شدن.

شب تشنه از اتاق میای بیرون بری آب بخوری؛یهو خودت رو میبینه نشسته رو به روت زل زده بهت :)

ای مادرِ ما، ایران ؛ جان زخمی تو در کدام روز هفته التیام خواهد پذیرفت ؟ چشمان ما، به راه عافیت تو سفید شد... ای ما، نثار عافیت تو...

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

نصفه شبا که بیدار میشی از خواب میای تو پذیرایی میبینی عروسکت داره نگات میکنه هر جا میری 😰😰😰

 نی نی یار عزیز کاربری قبلی منو خودت حذف کن عزیزم چجوری بهت پیام بدم آخه نمیدونم😔@نی-نی-یار-پنج

روستا بودم خونه پدربزرگم شب نمیدونم چی بود ولی هرچی بود خیلی زشت بود دراز و قد بلند داشت میومد طرفم منم از ترس عین اسب فرار کردم😈😈فقط نمیدونم چی بود 

دیشبم دیر وقت خوابیدم احساس کردم ی نفری نشسته از دور منو میبینه😱😱

کَلآغ هَر کآری میکَرد قَشَنگ نِمیشُد .. دآد میزَد میگُفت طآووس خَرابه .. 𓆩𓆩🖤𓆪𓆪️

یبار 7 سالم بود عموم فوت شده بود نصف شب پاشدم میخواستم برم اب بخورم رفتم تو اینه راهرو نگاه کردم عمومو تو اینه دیدم مطمئن نبودم عموم بوده ولی یه چیز سیاه بود شبیه عموم بعد چشام سیاهی رفت افتادم رو زمین خوابیدم تا صبح صبح پاشدم برا مامانم تعریف کردم خندید گفت تو راهرو اینه نداریم حالت خوبه؟ ولی مطمئنم خواب نبود خیلی واضح و واقعی بود 

I overdid it.. I should have known that your love is a game.. I can't get you out of my mind now..It is very embarrassing We don't talk to each other anymore..We don't talk anymore.. Like when we used to... Like before us.. We are not in love anymore.. So what was it all about? We don't talk anymore Like before.. اهنگ مورد علاقم.. 💔یک عدد ISFJ..میشه برا ارامش روح بچه همسایمون  که 8 تیر فوت شد صلوات بفرستید؟................. تیکر تولدمه باردار نیستم! بعضی وقتا یه ایده درسته با زمان اشتباه.. ستاره ها هر روز دارن کمرنگ تر میشن..همه جا تو تاریکی دروغ و نفرت و.. فرو رفته.. قهرمان مشخص شده....
شب تشنه از اتاق میای بیرون بری آب بخوری؛یهو خودت رو میبینه نشسته رو به روت زل زده بهت :)

یا داری با گوشیت بازی میکنی یهو عکسشو رو صفحه گوشی ببینی داره از پشت نگات میکنه😬😬

کَلآغ هَر کآری میکَرد قَشَنگ نِمیشُد .. دآد میزَد میگُفت طآووس خَرابه .. 𓆩𓆩🖤𓆪𓆪️

من کلا روح سبکی دارم همه جا می‌ره...چند شب پیش یهو خودمو تو کوچه بغلی خونمون دیدم یهو وسط اون خیابون انگار بیدار شدم دیدم دمه اذانه همه جا تاریکه خیلی ترسیدم...هر چی میخواستم برگردم نمیتونستم یکم راه رفتم سمت انتهای کوچه یهو یه مرد کوتله اومد جلوی راهم..یه فانوس بزرگ دستش بود یه کلاه سبز رنگ ریش بلند با چشماش باهام حرف میزد گفت این وقت شب چرا اینجایی آنقدر ترسیده بودم ک هی عقب عقب میرفتم ک ازش فرار کنم یهو نگام افتاد ب پاهاش دیدم پا نداره سم داره😓


تا اومدم فرار کنم چند تا سگ افتادن دنبالم دیدم این آقا افتاد دنبالشون و تا دمه خونه منو با فانوس همراهی کرد...

یا داری با گوشیت بازی میکنی یهو عکسشو رو صفحه گوشی ببینی داره از پشت نگات میکنه😬😬

یا اینکه بری حموم حس کنی یکی به تنت دست کشیده نگاه کنی ببینی جا ناخن مونده😬

ای مادرِ ما، ایران ؛ جان زخمی تو در کدام روز هفته التیام خواهد پذیرفت ؟ چشمان ما، به راه عافیت تو سفید شد... ای ما، نثار عافیت تو...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز