2777
2789
اصلا پایه نیست من تو یه دنیام اون تو یه دنیای دیگه ،من پرانرژی اون سرد ،من برونگرا اون درونگرا 😢

😕چ بد

مثلا منم درونگرام همیشه میگم نمیتونم با یه درونگرا باشم بعد باید دوتامون بشینیم تو خونه فرش ببافیم

بعد از چند سال کاربریم خود به خود حذف شد هعییی😕😖بگذریم❤❤خانم مهندس آینده💗
یه کلیپ طنز امروز دیدم درمورد عشق اینقدرخندیدم که اشکم دراومد.میگفت عشق چیه ؟عشق یعنی یه خری دنبالت ...

شایدهم درست باشه انسان کمال گرا هست وتا نعمتی رو از دست نده قدرش نمیدونه 

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

😕چ بد مثلا منم درونگرام همیشه میگم نمیتونم با یه درونگرا باشم بعد باید دوتامون بشینیم تو خونه فرش ...

درونگرا با درونگرا میتونه کنار بیاد ولی بنظرم برای یک برونگرا خیلی سخته که احساساتش رو جار نزنه سرکوب بشه و حس هاش رو سرکوب کنه 

ازدواج من اجباری بود ،من خیلی درس میخوندم رتبه کنکورم ۷۸۰۰بود شوهرم نذاشت برم شهر دیگه تازه دوران نامزدی و عقد که بودم نتونستم بخونم همه میگفتن پزشکی روی شاخمه ،مجبور شدم شهر خودمون برم دانشگاه یه رشته چرت ،استادهای دانشگاهم به شوهرم میگفتن حیف خانمت بااین استعداد که اومده این رشته ،الان که نه شغلی نه علاقه ای، نه جایگاه اجتماعی ،همش میگم کاش حداقل عشققققققق بود این وسط 

حالا اگه قبلا عاشق یکی دیگه میشدی بعد ولت میکرد الان فکر اون بودی ک اوضاع بدتر بود 

من به یکی حس داشتم ،خانواده به زور من رو شوهر دادن ،چون خواستگار زیاد بود از آشنا داشت بین خواهر و برادرهای مامانم دعوا میشد مامانم وبابام گفتن هرکس بعداز این پلش رو گذاشت اینجا میدیمت بری  

من به یکی حس داشتم ،خانواده به زور من رو شوهر دادن ،چون خواستگار زیاد بود از آشنا داشت بین خواهر و ب ...

شب خواستگاری رسمیم اونی که بهش حس داشتم اومد به مامانم گفت که دخترتون رو میخام 😢

من به یکی حس داشتم ،خانواده به زور من رو شوهر دادن ،چون خواستگار زیاد بود از آشنا داشت بین خواهر و ب ...

حالا دیگه اتفاقیه که افتاده خودتو اذیت نکن عزیزم زمان بر نمیگرده با این فکرا فقط خودتو عذاب میدی.. من خودمم از بس از این عشقای بی سر و ته میترسم تصمیم گرفتم سنتی ازدواج کنم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز

داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته

داغ ترین های تاپیک های امروز