دوستان یه کم طولانیه چون واقعا اعصابم خورده و میخوام کامل تعریف کنم و نطراتون برام مهمه
پس لطفا همه نظر بدید
داییم شهرستان زندگی میکنه و هر چند وقت یه بار میاد تهران و یه هفته میمونه و تو این یه هفته ۴ یا ۵ روز خونه مادربزرگم میمونه و دو سه روز خونه مادر زن داییم میمونن
ما که خواستیم زمین را برای مهربانی مهیا کنیم ، خود نتوانستیم مهربان باشیم . من در کوچه های زندگی به دنبال آرتانی وحشی و سادیسمی بودم که مرا با تیر عشقش زخمی کند ، که ناگهان ممدی از ته کوچه با پراید آمد ... ( امضام فانه من در کوچه های زندگیم به دنبال هیچ خری نیستم البته به دنبال یک آهو هستم آن آهو در پشت کوچه ای که ممد از تهش آمد در باغی سرسبز علف می خورد و از وجود من آگاه نیست ، آیا من قادر به شکار این آهو هستم ؟ خیر )
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
دیروز بهش زنگ زدم و گفتم جمعه میام دنبالت و بمون تا شنبه و منم سر کار نمیرم و شب میبرم میزارمت خونه مادرت ولی بهانه آورد که نمیتونه بیاد و باید حتما جمعه بره خونه مادرش منم دیگه تصمیم گرفتم اصلا دعوتش نکنم
البته تو دلم گفتم چون چندین بار اینجوری جواب داده بهم
حالا خالم اینا مثل اینکه به زن داییم گفتن چرا خونه همبرگر نمیری؟ اون برگشته تو جواب گفته که همبرگر اگه دوست داشت منو ببینه این سه روز که من اومدم پیش شما چرا نیومده منو ببینه😐
بعد حالا خاله هام منو بازخواست میکنن که تو چرا نیومدی دیدنش🥺
دیروز بهش زنگ زدم و گفتم جمعه میام دنبالت و بمون تا شنبه و منم سر کار نمیرم و شب میبرم میزارمت خونه ...
ای بابا چه حوصله ای داری بخدا
شاید راحت نیست بمونه خونت چند روز
شدی صاحب هر بند دلم 😍شدی روز و شبم ماه دلم 😍مهمون کوچولوی دلم خیلی خوش اومدی به زندگی مون🥺خدایا شکرت. خدایا خودت مواظب مسافر کوچولوم باش😍02/6/13 بیبی چکم مثبت شد😍
منم عصبانی شدم گفتم کسی بخواد کسیو ببینه وقتی ده بار دعوتش میکنه میاد خونش وقتی اون نمیاد خونه من برا چی من باید خسته و مونده از سر کار با لباس داغون بیام برای دیدنش اخه؟؟؟؟