خانواده شوهرم ۶ ساله پیرم کردن دیونم کردن چندوقته سعی کردم جواب بدم اما اصلا بهتر نشدن باز حرف میزنن باز تز میدن
نظرم اینه اصلا تو جمع یا وقتی پیشمن باهاشون حرف نزنم ولشون کنم بزارم هرچی میخان بگن اصلا کلام حرف نزنم مگر در حالت اجبار ...
یکی از چیزاشون ک رومخمه اینه ک دختر من ۱۵ ماهشه از روز اولی ک دیدنش گفتن واز چ ریزه بما نرفته ما همه درشتیم حالا خداساهده شوهر من قدش از من کوتاه تر و ریز ریز..
یا دخترم ۱ سالش بود میگفتن چون بحرف ما گوش ندادی قنداقش نکردی راه نمیره راه رفت حالا ۱۵ ماهشه مدام جلو همه میگن چرا حرف نمیرنه ..درصورتی ک بچه همین خواهرشوهرم ک اینارو میگه ۸..۹ ماهشه دخترمن همسن این ک بود هم چهار دست و پا میره هم بلند میشد خودش ولی بچه این تازه میشینه اصلا درمورد بچه خودش هیچی نمیگه منم جلو جمع بهش گفتم اما دیگه خسته شدم نمیدونم چکار کنم ک حرفاشونو جدی نگیرم و حرف نزنم دیگه