دوستای عزیزم این تاپیک رو برا این میزنم که باهاتون درد و دل کنم، دو تا بچه دارم، مهریه م رو چند سال پیش برا حفظ زندگیم بخشیدم، امسال خیلی اتفاقی دست شوهرم برام رو شد که با کسی ه، عکسشون رو دیدم با حلقه ست، البته هر چی خودم م رو به درو دیوار زدم نگفت که کیه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
از طلاق ترسی ندارم، کاش الان قبول میکرد و طلاقم میداد میتونستم برم سر کار و زندگی خودم و بچه هام رو بچرخونم، ولی الان طلاقم نمیده هر کاری میکنم و میدونم که به خاطر بچه هاست چون کوچیکن
یه جورایی مجبور شدم، چون اونموقع مشکل تو زندگیم پیش اومده بود میگفت مهریه تو ببخش، منم اونموقع برا اینکه جدا نشیم فقط و فقط به خاطر خانوادم چون میدونستم چقدر مشکل دارن تو زندگیشون، میدونستم با طلاق من چقدر تو فامیل سرشکسته میشن، ولی الان خانوادم اون مشکلات رو ندارن دیگه خیالم از بابت شون راحته
خانمهای مجرد سایت تورو خدا تو سن پایین ازدواج نکنین، تورو خدا ازدواج میکنین مشکلات رو نریزین تو خودتون فقط بخاطر مراقبت از خانوادتون، من اگه از اول خانوادم در جریان مشکلات زندگیم بودن اینطوری نمیشد،