من دیشب ساعت ۶ و اینا صبح بود از خواب بیدار شدم و دیدیم خواهرم رو تخت کنارم بیداره و تو گوشیش هست منم خیلی داشتم بود 
بلند شدم و رفتم آشپزخونه آب خوردم و اومدم 
رو تختم دراز کشیدم و چشمام بستم ولی وقتی پلکامو میبستم تو تاریکی که چشمام بسته بود 
دو تا چشم آبی مرموز و خیلی واقعی میدیدم 
چند بار چشمامو باز و بسته کردم ولی بازم خیلی واضح از پشت پلکام دو تا چشم آبی میدیدم اینجوری هم نبود بگم میترسم و تنها بودم چون خواهرم بیدار بود 
بعد یک حس خیرگیه خیلی شدیدی به خودم داشتم 
احساس میکردم یکی روی من زوم شده و چشم ازم بر نمیداره و کلا یک حس عجیبی داشتم
و دور و برم هم که میدیدم 
دیدیم خواهرم هیچ نگاهم نمیکنه و سرش توی گوشیش هست و هیچ کسم نیست 
همین جوری داشتم نگاه میکردم که چشمم به یک عروسکم افتاد که پشت قفسه اتاقم بود و خیلی دقیق و واضح داشت نگاهم میکرد و انگار اون حس عجیبی که  یک نفر بهم خیره شده از اون بود 
بعد میدونید چی ترسناک میکنه؟
چشم های عروسکم آبی هست 
وایی خیلی ترسیدم دیگه هم نخوابیدم و گوشیمو برداشتم و خودمو سرگرم کردم