سه ساله یه روز خوش ندیدم و افسردگی شدید دارم
الان دو روزه فهمیدم یه راهی واسه مشکلم بود که مثل آب خوردن قابل حل بود و من ازش خبر نداشتم و چند تا از نزدیک ترین فامیلام که ادعای خوب بودن و... میشه میدونستن و حتی از گفتنش دریغ کردن( اتفاقی بود که اگه اون موقع میوفتاد ۱۸۰ درجه زندگیم عوض میشد)و من دیگه اون راه حل رو از دست دادم
دو روزه دارم فکر میکنم من جز خوبی در حقشون نکردم چرا یه همچین چیزی رو از من دریغ کردن بخدا تا حالا آزارم به هیچکس نرسیده
دو روزه نه غذا از گلوم پایین میره نه خواب به چشمم میاد مغزم داره سوت میکشه از این همه نامردی و حسادت آدما...
دارم دیوونه میشم نمیدونم دیگه چجوری زندگیم رو ادامه بدم با این داغی که به دلم مونده با این کینه و نفرتی که به دلم مونده دیگه از همه آدما میترسم
فقط ازتون میخوام واسه حال دلم دعا کنید همین
دلم آروم نمیگیره
منم امامزاده صالحم براتون صلوات میفرستم🌸