2777
2789

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

توی جمع که دانش اموزا از همه مدارس اومده بودن 

ی دختر برگشت ب ی اقایی ک از اداره اومده بود 

گفت اخههه خانوووم 😂😂😂😂سالن رفت رو هوا 

میخوام بهت بگم... همینکه تو قوی هستی کافیه تا به هر چی که تو دلتِ برسی...آرزوها مقدسن اونارو خدا تو دل شما گذاشته ازشون سرسری نگذرید.. قسم به لحظه ای که زجر میکشی و با درد میخندی، خدا میبینه و تو رو به خواستت میرسونه.وقتایی که میخواس بگه دوست دارم میگفت آهای دختر خانوم میدونی؟! منم میخندیدم میگفتم آره میدونم.. اونم بلند بلند داد میزد میگفت منم میدونمم میدونمم خیلی میدونم، هر کی دوروبرمون بود مثل دیوونه ها بهمون نگاه میکرد و اون میخندید.. همیشه میگفت لحظه هایی که دیوونه بازی در میاری هیچوقت فراموش نمیشن من باید با تو دیوونه باشم:) وقتی دور و برش پر بود وسط شلوغی نگام میکرد آروم میگف میدونی؟:) یهویی وسط یه عالمه کار تکست میداد میدونی دیگه؟:) وقتی گریه میکردم و حالم اصلا خوب نبود زنگ میزد میگف تو که میدونی.. یبار جلوم وایساد گفت دختر خانوم جذاب تا آخر عمر باید بدونی😍 واسه به هم رسیدن دو تا عاشق دعا کنید😌E&Lhttps://uupload.ir/view/vid_20251003_201452_868_oabk.mp4/

مهمون داشتیم یک هفته  مامانم برا صبحونه عدسی درست کرده بود بعد انقدر خسته و عصبانی بودم ک حد نداشت داداشم هی ناز میکرد من دوست ندارم و نمیخورم و... دختره مهمونمونم گفت من اصلا اینجوری نیستم هرچی باشه میخورم ب داداشم گفتم یاد بگیر با ۲۴ سال سن مث مریمم نشدی کوفت و زهره مارم بزاری حلوش میخوره😐😐😂😂😂خیلی بد بود تا ۱۰ دقیقه همه پوکر فیس شرن

میرفتم کلاس قران بچه بودم رو یکی کراش بودم برا مجلس اختتامیه قرار شد یه شعر بخونم رفتم که بخونم دیدم اوهو همه مردن کراشمم جلو روم یه بیتش خوندم بعد زدم زیر خنده بلندا🤣🤣🤣 اصن مجلس رفت رو هوا🤣🤣

از درد سخن گفتن و از درد شنیدن با مردم بی درد ندانی کع چ حالیست:) 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز