تهدید به این که میگه اگه میخوای بری برو واسه همیشه گوشی و طلا هابایدبمونه
اجازه به تماس به خانواده نمی‌ده میگه حق نداری زنگ بزنی اونا بهت خیانت کردن جهیزیه واست نگرفتن منم میگم جهیزیه میخواستن بدن تو قبول نکردی چندتیکه هم گرفتن بازم خداروشکر کن تو چی اوردی
سرجهزیه خواهرم که میگه چرا واسه اون 180ملیون جهیزیه خریدن به تو نگرفتن
وابسته به خانوادش مطیع حرف خانوادش
حمایت ازمن نمیکنه فقط حرف خانوادش موقعه که من یه چیزی میگم بهش برمیخوره میگه تو دوست نداری وسایل هات بازکنی مثلا آبمیوه گیری که بازکردم پارسال آب سیب گرفتم مادرش گفت وای معده ام
مستقل نمیشه خونه میگم بگیر جدا زندگی کنیم قبول نمیکنه وسایل های هم که مادرم پولشو داده میگه این ها واسه این خونه اجازه نداری وسایل هاروبرداری ببری خونه مادرت این وسایل هاواسه این خونه
پس اندازی که داشتم دادم به طلا میگه اونم واسه من تو هیچ سهمی ازش نداری اعصابم بهم می‌ریزه ینی این همه تلاشی کردم گرما وسرما کشیدم رفتم واومدم به فنا رفته
حسودی میکنه به وسایل های خواهرم که گرفتن چرا واسه اون کامل گرفتن واسه تو نگرفتن میدونه هم که هم باجاناقش جهیزیه گرفته وهم باوام ازدواجشان گرفتن وسایل هاشونو ولی باز حسودی میکنه
هر حرفی هم میزنم نارحت میشه فقط میگه حرف حرف خودم باید حرف منو گوش کنی
تهمت الکی می‌زنه
چندسالی هم که تو مغازه داشتیم هیچ سودی ازاون مغازه بهم نداد ریخت تو بورس باخت
بله
اینو یه شکایت کن خشتکشو بکشن تو سرش خودش مث بچه ادم میشینه سر زندگیش
اگه قصد جدایی داری جهیزیه ات که حقته میتونی ببری طلاهایی هم که فاکتور داری به نام خودت مال خودته
واقعا عجیبه که مرد دنبال حرفای زنونه باشه
مال من مال تو نداره
زندگی مشترکه
منم سر همین مسائل دقیقا و مسائل دیگه تو نامزدی خودم خواستم جدا شدم
خیلی به مادرشون وابسته بود و همش دنبال وسایل خونه و چشم و هم چشمی بود
الکی میسوزی میسازی بس بهش رو دادی پرو شده
منتظرم خانواده منم بیاد دایی اش هم از شهرستان بیاد یه جلسه بزارم تاتکلیفمون روشن کنه
چقدر شبیه شوهر منه، حسود و بدبین و زود رنج و وابسته
زیاد محلش نده و کل کل نکن چون نرود میخ آهنی در سنگ
خودشو عقل کل میدونه، هرچی گفت بگو تو راست میگی
بحث اصلا نتیجه نداره، چون تو بحث کم نمیاره و خسته نمیشه، آخرم همیشه تو محکومی
فقط اعصابت خورد میشه
جدیدا طلا که گرفته کارت منو برده به اسم خودش یه سرویس گرفته
عزیزم پیش مشاور حتما برو اولا که ان شاءالله مشولت حل بشه و زندگیتو حفظ کنی منم طلاهایی که خودم خریدمو ازم گرفتن خواهرشوهرم تو روم گفت طلاها رو معلوم نیست از کجا اوردی دختر پشت کوهی اونا هم مال داداشمه طلاهایی که مجردی سرکار میرفتمو خریدم با زبون بگیر حداقل حق تو بگیری نهایت اگر مشاور میگه برو مهریه تو اجرا بزار ولی درخواست طلاق نده بزار خودش درخواست طلاق بده
اره اشتباه ام این بود دوران نامزدی باوری زبونی کرد همه چی رو بهش گفتم الان ازسرم نمیفته فقط دنبال بهانه هست که بامن بحث میکنه خانمی که گفته شوهرت مثل مال من چیکارش کردی
خداروشکر تواین 7سال که ازدواج کردم بچه دار نشدم خداروشکرمیکنم راحتم ازاین بابت خیالم راحت
چه مرد خاله زنکی. اه اه
سعی کن رفتارش را عوض کنی
