امروز کولر مغازه مستاجرمون خراب بود بابام هم تعمیرکاره رفتیم درست کنیم ما هم باهاش بودیم بعدش مامانم رفت قسمت رنگ موها یک ساعت بالا پایین میکرد بهش گفتم چیکار میکنی گفت دارم رنگ هارو میبینم منم گفتم باشه بعد الان خونه اومدیم یه رنگ مو تو کیفش آورده چقدرم ذوق میکنه