سوار ماشین شدم و شروع کردم شوخی کردن که جو عوض شه
فقط بهم گفت هیچی نگو بذار تو خودم حلش کنم
منم هیچی نگفتم و بهش زمان دادم
ولی خودم خیلی خوشحال بودم و احساساتی
هی اشکم در میومد
خلاصه این دختر ما به دنیا اومد و یه هفته رفت ان آی سی یو🥺
روزی که آوردیمش خونه قشنگ از ذوق پر پر بودیم
الان که ۶ ماهش شده باباش میپرسته دخترمونو
عی میگه من چه بی عقل بودم پسر میخواستم
بچه فقط باید دختر باشه
اصلا یه وضعیا
فقط خواستم بهتون بگم اصلا نگران نباشید
بچه ها خیلی عجیبن
خیلی زود خودشونو جا میکنن تو دلرباباسون