حالم خیلی بده از بس جیغ کردم
همسایمون به پدرم حدودای ساعت ۱۰ بود به پدرم توی پارکینگ با شوکر حمله کرد و پدرمم شوکره ازش میگیره اونم ی گاز میگیره از دست پدرم که شوکرو بگیره ازش و الان گوشت دست پدرم کنده شده و رفتم بیمارستان واکسن هاری زد گفت که گاز انسان از گاز حیوان بدتره و چون دهان انسان کثیف تره و بهش قرص دادن و دستشو پانسمان کردن و فردا هم باید بره ازمایش ایدز و اینا بده و وقتی زنگ زدم به ۱۱۰ انقدر جیغ میزدمو گریه میکردم نمیتونستم حرف بزنم و پلیسم از پشت تلفن میگفت خانوم اروم باشید تا من بدونم چی میگید و الان فرداهم همه ی همسایه ها میخوان بیان شهادت بدن که پدرم مقصر نبوده و حتی ماشین هایی هم که از توی خیابانمون رد شدن هم اومدن مارو اروم کردن و فرستادنمون خونه و گفتن اقایون وایسن توی کوچه
و دعواهم سر این بوده که پدرم میگفت من توی پارکینگ بودم داشتم قفل فرمون میزدمو ماشینمو یهو دیدم همسایه پایینی اومده میگه چرا با مشت زدی به ماشینم و پدرمم میگه من همین الان اومدم و اصلا ماشین تو اون سمته و من هنوز اون سمت نرفتم و حتی پدرم جعبه ی ماشینو هم نبسته بوده که خریدایی که کرده رو بیاره خونه و به اون سمتی که ماشین اون بوده نرفته ولی همسایمون گفته نه خودت بودی و با شوکر میزنه ب زیربغل پدرم
پدرمم گفت وقتی زده خواسته فرار کنه من نذاشتم که زنگ بزنم پلیس بیان بگیرنش و وقتیم منتظر بودیم که پلیس بیاد از ترسش خواست بره خونه که شوکرو قایم کنه ولی پدرم نذاشت و مرده هم شوکرو داد به زنش گفت برو ورش دار و وقتیم که پلیس اومد همسایمون گفت نه شوکر نبوده چراغ قوه بوده ولی همه ی همسایها و حتی خودمونم دیدیم که شوکر بود
روانی شدم دیگه انقد اتفاقای بد برام میفته
لعنت به همسایه و ادم بد