""لطفا اول تاپیک قبلی رو بخونید، که متوجه ماجرا بشید""""
✅میخوام درمورد کسایی که بعد از یه ازدواج ناموفق یا رابطه نابالغانه، وارد یه رابطه جدی یا ازدواج دوم، با شکلی ناپخته تر از قبلی میشن...
نکاتی بگم...
خب بعداز خارج شدن از یه رابطه یا تموم شدن زندگی مشترک،
بالافاصله وارد یه رابطه دیگه ای میشید یا ازدواج مجدد میکنید...
چه اتفاقی میفته؟؟؟؟؟؟؟؟
دقیقا وضعیت روانی و احساسی شما مثل این میمونه که انگار از یه بیماری سخت، جون سالم به در بردی..
و با "توهم" اینکه میتونید با کمک کسی که شریک زندگی شما میشه، توی دوی مارتون زندگی شرکت کنید و برنده بشید...
(اما ما توی دنیایی زندگی میکنیم که راه رسیدن به موفقیت و آرامش هموار نیست، و نیاز به تفکر، منطق و صبر داره)
واسه همین گفتم با "توهم" همچين کاری انجام میشه...
خب این "توهم" رو بذازیم کنار...
چون از کسی که مدت ها توی چالش و بالاو پایین زندگی بوده نمیشه توقع تعادل احساسی و روانی داشت...
و در حق خودش ممکنه هر ظلم و خطایی بکنه...
✅پس بریم سراغ طرف مقابل این افراد، که چطور تن به همچین رابطه و زندگی سمی میدن...
کسی که وارد زندگی همچین آدمی میشه (آدمی که از قبلا ازدواج یا رابطه ناموفق و سمی داشته)
وارد یه بازی روانی شده،
که حس سوپر من بودن بهش دست میده...
فکرمیکنه با خودش که من براش یه زندگی میسازم که زندگی گذشته اش جلوی این زندگی زانو بزنه و طوری گذشته رو فراموش کنه و فقط منو ببینه و بفهمه من چقدر باارزش و قدرتمندم که حتی از انتخاب اولش هم پشیمون بشه..
غافل از یه سری چیزا:
-طرف هنوز کوله بار گذشته اش رو زمین نذاشته بود که تو رفتی توی زندگیش...
-خودشو گم کرده، هنوز پیدا نکرده..
-حتی اگه درمانگر هم باشی نباید با آدمی که از رابطه قبلی بیمار بیرون اومده، ازدواج کنی...
چون نه تنها نمیتونی درمانش کنی، بلکه خودت هم بیمار میشی...
فقط کافیه با خودت چنددقیقه روراست باشی...
چطور میتونی با کسی زندگی کنی که شبانه روز داره به کس دیگه ای فکر میکنه...؟( حتی از روی تنفر)
هنوز روح و روانش بند کس دیگه ایه...
نمیگم دلش بند کس دیگه ست، میگم روحش و روانش...
چطور میشه تحمل کرد..
که همسرت توی ذهنش، خاطرات خوب یا بد رو دائما داره مرور میکنه...؟
ممکنه بتونی از نظر فیزیکی یا تایم، زمانی از طرف رو متعلق به خودت کنی..
ولی اگه صدسال با کسی زندگی کنی، نمیتونی روح و روانش رو روی خودت متمرکز کنی...
🔺 روی احساسش حساب کردی..؟؟
احساس آدما مرتبا در حال نوسانه...
مخصوصا احساس آدمی که از یه رابطه قبلی بیرون اومده...
🔺روی کلمات و گفته هاش حساب میکنی..؟؟
زبان هم هرطور بچرخونی، میچرخه...
ببین احساس آدما شامل رفتارهای مختلفه:
دوست داشتن، تنفر، کینه، خشم، انتقام، دورویی، صداقت، حسادت، حسرت و خیلی چیزهای دیگه...
🔺اکثرا سریع میرن توی رابطه یا زندگی بعدی، که چیزی رو برای طرف مقابل به نمایش بذارن که مثلا اونو شکنجه بدن..( بازی روانی بیمارگونه)
خب
این بیماری که این بازی روانی شروع کرده
دقیقا مثل این میمونه که بگه:
گوشتو میگیرم، میزنم توی سرت، توی آفتاب وسط صحرا میچرخونمت...
- خب آدم حسابی، خودتم با من میچرخی...
متوجه ای آیا...؟؟
که قطعا متوجه نیست...
خب...
🔺تویی که رفتی با شریک یک بیمار شدی...خوشحالی آیا..؟؟
در یه صورت جواب مثبت میشه...
جواب: من خودم، آرامشم، سلامتیم، رابطه مشترکم، افکارم، روانم، حیثیتم، احساسم و رابطه زناشوییم رو قربانی میکنم تا ثابت کنم من از همسر یا پارتنر قبلیش خیلی بهترم...
-که همچین آدمی هم از ریشه بیماره....
🟢 پس اگه بیمار نیستی
با آدمی که از رابطه جدی و زندگی مشترک " تازه" بیرون اومده، وارد رابطه و زندگی نشو.....
چون هر فردی بعداز بیرون اومدن از رابطه مشترک جدی و طولانی نیاز به درمان و مشاوره داره و باید خودش رو پیدا کنه
که بفهمه حالا با این تجربه ای که به دست آورده، چه کسی و چه موقعیتی ایده آل شرایطش هست.
لطفا اول فایل های نیمه باز ذهن و افکارتون رو ببندید و بعد فایل جدیدی رو باز کنید و وارد رابطه جدیدی بشید...
وقتی نبسته، وارد زندگی بعدی میشید، در حق خودتون و طرف مقابل "جنااااااااایت" میکنید....
منبع: nnoushin.nnoushin