یه رستوران سنتی تو شهرمون باز شده من و شوهرم(پسرعمم) دیروز رفتیم اونجا مادرشوهرمم باهامون بود بعد موقع برگشت به اصرار مادرشوهرم (عمم) من جلو نشستم یه پسره رو موتور بود تیکه انداخت شوهرم دعوا کرد و اینا بعد لبش پاره شده بود خونش بند نمیومد مادرشوهرمم گفت اینجور ادمای بیشعور زیادن و نباید باهاشون دهن به دهن بزاری و ....
منم گفتم : سامیار کلا دعوایی و همش شر درست میکنه
شوهرم داد زد تو خفه شو منم واقعا بهم بر خورد که اینجوری داد زد سرم پیش مادرشوهرم البته اینم بگم مادرشوهرم کلی بهش توپید ولی خب من خیلی بهم بر خورد تا حالا کسی اینجوری برخورد نکرده بود حالا هی بهم پیام میدم ببخشید و اشتباه کردم الان شات میزارم
چی بگم بهش به نظرتون؟
ببخشید طولانی شد