تو رو به جون عزیزتون قسم واسه حاجت دلم دعا کنید

عزیزم مشکلتون چی بوده ان شاالله خدا کمکت کنه متوسل شو به امام حسین علیه اسلام تواین ایام محرم 

من واستون صلوات فرستادم 

ان شالله همه چی درس میشه

واسه منم اگه امکان داره دعا کنین

وااای عزیزم‌نمیدونم چی بگم خیلی شوکه شدم شما روحیت خیلی اسیب دیده

سلام عزیزم. این حسی که تو به شوهرت داری عشق نیست وابستگیه ،اعتیاده. دیگه چکار می خواسته بکنه که نکرده ولش کن دیگه دل بکن. شخصیت تو خیلی از اون سر تره. چرا خودتو کوچیک میکنی. کشتن کار ادم های کوچیکه. یه راه دیگه رو انتخاب کن تو راحتترین راه و انتخاب میکنی. خداگفته از تو حرکت از من برکت. اگه خانواده پذیراته طلاق حتما ، معلومه بعدش سخته شرایط برات ولی هرچی هست از اینی که توش گیر افتاده بهتره. کار پیدا می کنی . اتفاقها خوب برات می افته. دل بکن دیگه

من تاپیکاتو با اجازه خوندم پس دیگه نشین و به خدات فوش بده....تو خودتو درحد این مرد میدونی و تازه التماس به برگشتشم داری خدا چیکار بکنه یسری چیزا دست خوده ادمه اگه بچه نداری یلحظه دریق نکن و خودتو از این منجلاب خلاص کن یبار سختی میکشی راحت میشی واقعا فک‌کردی جایگزین مناسبی برای همچین ادم لا ابالی پیدا نمیشه برات به اندازه تمام ادمای بد ادمای خوبم هستن هیچکی بعد هیچکی نمرده...زندگی ادامه باره گاهی خودمون با دستای خودمون بزور ادمای سمی میخایم نگه داریم کسایی که جز بدبختی چیزی برامون ندارن...فک میکنی بعد این ادم دیگه عاشق نمیشی یا ادم خوب و جذابی دیگه به زندگیت نمیاد اما اینا همه دروغ محضه

کارم دارن مثل اینکه از نظر مالی هم ‌‌‌‌‌‌‌‌مستقل هستن خانوم نمیفهمم چرا اینقد همچین ادم بی لیاقتیو براخودش بزرگ کرده منکه واقعا حرص میخورم از دست همچین زنایی

سلام عزیزم. خیلی اتفاقی یکی از تاپیک هاتو دیدم و رفتم تاپیک های قبلیتم خوندم و تمام این مدت که میخوندم برا ارامش دلت و بچه هات دعا کردم و یکسره اون قسمت زندگی پس از زندگی که شوهره خانومش رو اذیت میکرد و چقدر عذابش موقع مرگ وحشتناک بود جلو چشمم میومد و امیدوار داشت خدا اگر این دنیا جواب شوهرت رو نده اون دنیا بدتر جوابش رو میده .

تو این شبا متوسل شو به امام حسین و چله زیارت عاشورا بردار ایشالله که مشکلاتتون حل شه. اینم بدون که طلاق بهترین کاریه که داری میکنی یک لحظه هم شک نکن

من فکر میکنم اگر هم بخواد به خاطر اینکه میبینه شما خیلی دوسش داری و وابستشی میدونه ازش جدا نمیشی و خیالش از بابت شما راحته به خاطر همین هرکار دلش میخواد میکنه.

من خودم کلا ادم وابسته ای به شوهرم نیستم اصلااا به خاطر همین اوایل ازدواج تا بحث و دعوایی میشد میگفتم من جدا میشم و سریع میرفتم خونه پدرم که میخوام جدا شم به خاطر همین خیلی چشمش ترسیده الان میدونه من ادمی نیستم که بمونم تو هر شرایطی.

شما هم به نظرم داری الکی زندگیتو هدر میدی شما الان جدا نشی مطمئنی که تا ۵۰ سال دیگه و تا پیری باهاش میمونی؟ روح و روانت توان داره ۵۰ سال تحملش کنه؟ مطمئنا نه پس چ بهتر هرچی زودتر جلوی این زندگی سمی رو بگیری تا بیشتر از این بچه هات درگیر نشدن وگرنه نه تنها بچه ها درگیر میشن بلکه پس فردا تو زندگی مشترکشونم به مشکل میخورن و نسل در نسل ادامه پیدا میکنه.