چقدر تنهایی، سخت و درآوره. نه جایی رو داری بری، نه رفیقی داری ، نه کسی هست که باهاش حرف بزنی، نه امیدی داری به اینکه کسی هم تو رو دوست داشته باشه.
روزها توی خونه حبس هستم و با تماشای در و دیوار و کشیدن انتظار، روز رو به شب میرسونم.
هرچی فکر میکنم که باید چیکار کنم تا دیده بشم؟ به نتیجه ای نمیرسم.
نه مشاور میتونه کمک کنه نه پدر و مادر، نه خواهر و برادر. حتی فضای مجازی هم کمکت نمیکنه و تنهاییت رو پر نمیکنه.
نمیدونم باید چیکار کنم که ادامه ی حیاتم، با فشار روحی و تنهایی همراه نباشه. نمیشه هم با کسی از فامیل یا آشناها دردو دل کرد، چون فقط نگاهشون منفی تر میشه و قضاوتت میکنن و کسی هم کاری نمیکنه.
تنهایی بدترین درد بشره. اینکه دلت میخواد کسانی همراهیت کنن، درکت کنن، باهات حرف بزنن و دوستت داشته باشن، اما می بینی هیچ کسی نیست. چقدر این دنیا بی رحمه.