ی دوس پسر داشتم خیلي خوشم میومد ازش یعني نمیدونم چجوري بگم اولین بار تو زندگیم من از یکي خوشم اومد و اینم بگم انقدر من از پسرا ی تایمي متنفر بودم کلن اصن دو روز نشده با اینا من دعوام میشه اصلا نمیتونم باهاشون کنار بیام ولي از این خیلي خوشم میاد و جذبش شدم ولي چجوري بگم هم من هم اون خیلي لاشي تشریف داریم یعني بچه بازي اینا تو رابطمون نیس گریه و دل شکستگي و وابستگي و گیر دادن اینا و اینکه جفتمون متعهد نیستیم و نبودیم اه چجوري بگم بیخیال
خلاصه این خیلي لاشي بود رفتار خوبي داشت باهام اما از این آدمای سمي بود ک رفتارش یجوریه روح و روان ادمو بهم میریزه و اذیت میکنه نمیدونم وایب خوبي بهم نمیداد منم تحت هیچ شرایطي با همچین ادمي کنار نمیومدم و کلي فحش میدادم بهش و به خودم میگفتم که اره برو بابا مگه چه … صد نفر دیگه رو جایگزینش میکنم مگه چ تحفه اي هس وخلاصه دکمشو زدم و از زندگیم حذفش کردم بعد از اون با دو نفر دیگه رفتم تو رابطه خلاصه از همه لحاظ از اون سر تر بودن خیلي سرترررر از نظر قیافه رفتار هرچي اونقدر خوب بودن باهام ک نمیتونم بگم ولي هیچکدوم رابطه هام موفق نبود باهاشون به بهونه هاي مختلف کات میکردم هنوزم ذهنم درگیر اون ِچیکار کنم برگردم بهش ؟؟
من نمیدونم چي تو اون دیدم ک اینجوري میکنم هیچ تحفه اي هم نیست خودم خیلي سر ترم ازش ولي اون به چشمم اومده