ینی این چن دفه هست ک مادرشوهرم اینا بی خبر میان خونه خودشون 4 ساعتی با ما فاصله دارن ولی نمیدونم چرا زنگ نمیزنن خبر نمیدن
میان دمه در فقط در میزنن انقد هول میکنم تا لباسامو بپوشم تا برم درو باز کنم. چنبار هم گفتم ک اومدین خبرم کنین بدونم بازم اینجور میان
من چجوری بهشون بگم ک دیک تکرار نکنن انگار باهاش لج میکنن ک نگن
از حرص دیگ نمیدونم چیکار کنم ای خدا