بد کم آورم،خستک از همه چی
تو خانواده همش دعوا ،مامانم حرف آروم هم میخواد بزنه دعوا میکنه،تو خونه خیلی سخت میگذره همه چی جیغ و داد و بیداد،نمیتونم هیچ بگم چون مامانم مثل روانی ها باهام برخورد میکنه،حتی اجازه بیرون رفتن ندارم ،مدام نفرینم میکنه
با اینکه مثل بقیه دخترا که آزادانه رفتار میکنن اصلا نیستم ،از بچگی سختی کشیدم امیدم به یه آدم بود که با همه فرق کنه
از اون طرف آدمی که بخاطرش تو رو خانوادم وایسادم،الان به من که بخاطرش همه خواستگارامو رد کردم،گفت ترشیده و کلی حرف بارم کرد
فقط بخاطر اینکه انتخاب رشتم رو بخاطر رتبه بد اون زدم یه دانشگاه که از رتبه من رنکینگش خیلی پایین تر بود،میتونستم بهترین دانشگاه ها برم
بعد فقط یه کلا گفتم پشمونم ،پیشرفت دانشگاه های برتر بهتره،و اون هر چی حرف رکیک بود بهم زد
واقعا خستم بریدم،خواستم کار شروع کنم که حالم بهتر شه،یه آگهی دیدم مال شرکت آینوتی پول تو جیبیمو دادم به خوشخیالی حالا هر چی میگم می‌خوام انصراف بدم جوابمو نمیدن
خیلی حال بدیه خیلی،کاش خدا بکشه منو
