2777
2789
عنوان

عقل و بی عقلی

| مشاهده متن کامل بحث + 144044 بازدید | 940 پست
با اجازه بانو آرتیمیس عزیزم. عزیزم میشه بگی چرا  بچه هات رو با ناز و نوازش راهی رختخواب نکردی؟ ...

شاپرک جان 

من وقتی میبینمشون یا تماس می گیرن به جنون می رسم 

خیلی حالم بد میشه 

چرا اونا خوشی کردن لذت بردن خرید و گشت و گذار 

ولی من سختی زجر از دست اینا 

سختی هایی که باعث شوهرم بود 

سختی هایی که به خاطر شغلم بود 

پدرش از اون یکی ها حمایت کرده میلیاردر شدن اونوقت ما هشتمون گرو نهمون 

ازارم میده دردی که کشیدم این تفاوت گذاشتن ها 

ایده هم دارم اما پول میخاد 

درامدمون به زور پاسخگوی هزینه ها و قسط هاست 

🌺 
چند وقته دارم به اين فكر ميكنم شايد مشكل خود ماهاييم!شايد گناه ما كمتر از اون ادم ظالم نباشه،بخاطرهم ...

من بارها اعتراض کردم 

تلافی نکردما 

اعتراض کردم گفتم اذیتم داغونم و.....ولی فایده نداره 

ذات ندارن 

🌺 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

من باخونواده شوهر توی ساختمون زندگی میکنیم ک این بزرگ ترین اشتباه زندگیم ک الان پشیمونم...چون پدرشوه ...

اینو بادم رف بگم  پدرشوهرمم ب شدت منو عذابمیده توتربیت بچم ونحوه زندگیم  حتی  بیرون رفتن😔

شما روبخدا اول دعام کنین زودی خلاص شم برم خونه دیگه

بعدشم  راه حل بدین برام 😔

اگ ازقصه زندگیم بگم براتون بهم بیشتر حق میدین....😔

دوستای نینی سایتی دعام کنین به حاجتم برسم💚
من بارها اعتراض کردم  تلافی نکردما  اعتراض کردم گفتم اذیتم داغونم و.....ولی فایده نداره& ...

متاسفانه اوناييكه منم باهاشون سر و كار دارم همينن ذات ندارن

ولي اگر اعتراض كرده بودم همون موقع،زبونش رو داشتم الان دلم نميسوخت 

سلام به همه ی دوستان گلم

و یک سلام ویژه خدمت بانو آرتیمیس ..واقعا من مدیون شما هستم شما زندگی من و دگرگون کردین من تقریبا از یک سال پیش تایپیک های شما رو پیدا کردم درست موقعی که واقعا به بن بست رسیده بودم همش میگفتم خدایا یک راهی نشونم بده خسته شدم از سردرگمی وقتی تایپک های شما رو از اول خوندم از باورهای جدید تا بت خانواده همسر را بشکنید هر چی شما تعریف میکردین دقیقا مثل یک فیلم تمام بی عقلیام و ندانسته هام جلوم ظاهر میشد وقتی از متن سازی میگفتین میگفتم ای بابا چقد من خنگ بودم داشتن اونا متن سازی میکردن یک مثال کوتاه مادر شوهر من برادرهاشو واسه خانواده اش مث اسطوره کرده واسه همین همه متن سازی هاشم با اونا بود مثلا میگفت من داداشم نمیذاره زن داداشم بیرون جایی بره شوهر من و بقیه پسرهاشم که از اول اونا اسطوره بودن سریع الگو میگرفتن یک مورد دیگه این بود که میگفتین اونا بی محلی میکنن تا شما برید سمتشون دقیقا من شوهرم و خودم از نظر اجتماعی و از نظر تحصیل و خونه زندگی خیلی ازشون سرتر بودیم ولی من بی عقل فکر میکردم من چقد حقیرم که اینا محلم نمیدن که بعد از خوندن تایپک هاتون فهمیدم از حسادتشون بوده در واقع میخاستن بهم بگن بیا پایین تو از ما پایین تری یکی دیگه اینکه هیچ موقع جلوت حرفی بهت نمیزدن در واقع قربون صدقه اتم میرفتن ولی پشت سرت خرابت میکردن البته اونم دوباره نه مستقیم با متن سازی خلاصه اگه بخام بگم خیلی زیادن واقعا با خوندن این تایپک ها تازه متوجه شدم اشکال از اونا بوده و از بی خردی من ...بانو من یک سال پیش با خانواده شوهرم قطع رابطه کردم دلیلشم این بود وقتی شوهر من چیزی نداشت و ما درامد آنچنانی نداشتیم بهمون پشت کردن و دقیقا پدرشوهرم میومد تو خونم مینشست میگفت من دلم میخاد به اون یکی پسرم بدم ولی به تو یعنی شوهرم نمیدم چشم دیدن من و دخترم و نداشتن البته منم توقع کمک نداشتم ولی شوهرم خیلی فشار روش بود گذشت ما بیخیال دادن و ندادنشون شدیم گفتیم توکل بخدا و بازم رفت و امد و داشتیم درحالی که میدیدم برادرشوهرم کار نمیکرد و پول از پولش بالا میرفت این که میگم کار نمیکرد نه اینکه اغراق کنما نه اصلا کار نمیکنه اصلا فقط خانواده شوهرم بهشون میرسونن منم چشمم و گذاشتم رو همه ی اینا و گفتم من فقط زندگیم و میخام هر کاری میخان بکنن اصلا حس حسادت بهشون نداشتم گذشت و شوهر من کارش عالی شد بعدش که دیدن ما داریم پیشرفت میکنیم پدرشوهرم اومد و گفت الا و بلاباید برادرتم بیاد و اونا اوردن واقعا بعد از ۸ سال فشاری که رو من بود و اون همه سختی دیگه منفجر شدم و نتونستم تحمل کنم و یک کلام بهشون گفتیم ما نمیخاییم که اون بیاد پدرشوهرم به شوهرم گفت از ارث محرومت میکنم و دیگه پسرم نیستی و همه ی اقوام شوهرم برعلیه ما شدن که بذارین بیاد پدرشوهرم میگفت من باید پسرام با هم باشن منم گفتم اون موقع که ما هیچی نداشتیم و شما داشتین چرا نمیگفتی پسرام باید با هم باشن خلاصه اگه بخام بگم طولانی بانو میخواستم بدونم الان من یک سال باهاشون قطع رابطه ام و زندگیم عالی تر از قبل شده ولی یه ترسی از این دارم که شما گفتین قطع رابطه خوب نیست میخام برم جلو واسه آشتی یاد بدبختیا و حرص دادناشون میفتم پشیمون میشم تازه پدرشوهرمم به یکی از اقواممون گفته بود هر چی که نمیان ما هم راحت تریم الان به نظر شما چون واقعا نظراتتون و خیلی قبول دارم من چیکار کنم ؟؟؟؟؟؟

سلام بانوی عزیزم. ممنون از مطالب خوبتون

بانو جان من دو روز پیش کنکور دکتری مرحله اول قبول شدم، وقتی گفتم شما تاثیر زیادی در زندگی من داشتید واقعا بدون اغراق گفتم من که با دو بچه کوچک پشت هم و مشکلاتی که برام پیش اومده بود باید تو افسردگی مطلق غرق میشدم با کمک تاپیک های شما تونستم خودم رو جمع کنم و دنبال اهدافم برم اهداف بزرگ، بانو حتی اگه مرحله دوم هم قبول نشم اما خودمو نمیبازم و محکم با اقتدار به مسیرم ادامه میدم، بانو خیلی مدیونتم ، انشاالله بهترین های دنیا و آخرت نصیبتون بشه. 

دوستان هممون تو زندگی مشکلاتی داریم بعضیا کمتر و بعضیا بیشتر اما مطمئن باشید اگر بخواهید خدا راهش رو جلوتون باز می کنه

واجعل قلبی واثقا بما عندک

وای 🥺🥺🥺🥺🥺

ببین کی اومده 

خیلی خوشحالم بانو ارتمیس خیلی 🥺🥺

چه روزایی بود ک همش میومدم با شوق سر میزدم ک ببینم هستید تو سایت ...ببینم اومدید

امروز رو برام بهترین روز کردید 🥰

هر چه پیش آید خوش آید ما که خندان میرویم 🌱🤍

ممنون ازبانوارتمیس و همه دوستانی که همکاری میکنن. 

یه مساله ای که به ذهن من رسید یکی از مصداق های بی عقلی که رواج وشیوع زیادی در شخص خودم و خیلی خانم های دیگه داره محبت هست. 

مهربونی لطف ومحبت کردن  زیاد به فردی غیر از خودمون، 

مصداق بارز بی عقلی هست. 


حتی محبت بیشتر از حد به خواهر وبرادرمون، 

زمانی که خودمون بیشتر مستحقش هستیم. 

محبت زیاد به همسرمون زمانی که روح خودمون محتاج اون توجه ومحبت هست. 

وحتی صادقانه وطبق تجربه خودم بگم محبت زیاد به

فرزند مون زمانی که خودمن هنوز تشنه توجه ومراقبت ومحبت هستم. 

بسیار رر احمقانه است برام این کار. 

اسم این حماقت وبی عقلی رو میزاریم

گناه داره زشته بزار بخاطر خداخوبی کنم. 

خوبی کنم براز شرمنده اش، کنم

خوبی کردن مثل

زیادی برای شکم بقیه خودمون روبه رنج انداختن 

کادوی زیادی خوب برای، کسی که اصلا برای کادو گرفتن برای ما اهمیتی قائل نیست. 

محبت و توجه به کسی که ما گزینه آخر زندگی‌ش هم نیستیم 


بنده به شددددت از این بی عقلی ضربه خوردم. 

ازین بی عقلی که توی خاندان ما وتوسط پدرم وپدران ونیاکانم تکرار شده وما همون خلق رو به ارث بردیم. 

خداوند به عقل همه برکت بده تا انشاله ازین محبت های احمقانه نداشته باشن. 



شکرت خداجون
یک روزی همین مریدها به زمینش خواهند زد. مفت و مجانی شده عمله ما و داره مطالب رو منتشر میکنه و حقمون ...

بله قطعا همینطوره

چه خوب که همچین روحیه ای دارید

من این پیج رو نمیشناختم تا اینکه یکی از دوستانم مطالب رو برای من فرستاد و گفت که خیلی پیج خوبیه و خیلی چیزا ازش یادگرفتم!

وقتی که رفتم خوندم دیدم دقیقا تمام مطالب شماست...

من چندین بار توی کامنتا گفتم که تمام این مطالب کپیه و این آدم فیکه

ولی کسی توجهی نکرد...

سلام عزیز دلم  ممنون که بازم اومدی،من سالهاست حرفاتو میخونم و به خیلیا پیشنهاد دادم،دستت درد نکنه از خدا بهترینا رو برات آرزو میکنم...بازم میگم آدمایی مثل تو فرشته های خدا هستم که تو مسیر زندگیمون قرار گرفتن......






افوض امری الی الله...

بانو ارتمیس عزیزم چقدر قشنگ کاراشتباه اون پیج و صاحبشو توصیف کردین واقعا لذت بردم از ارامشی ک حرفاتون میداد این توصیفاتونو میشه تعمیم بدیم ب خیلی از مسائل اینچنینی تو زندگیمون

اونجایی ک گفتین همش باترس و نگرانی داره این مطالبو میذاره واقعا درسته  چون هرلحظه میترسه لو بره یا دستش رو بشه یا....

واقعا قشنگ حرف میزنین بعداز سی سال تازه دارم راهذزندگیو پیدا میکنم با راهنمایی های شما تنها تشکری ک میتونم بکنم ازتون دعاهای خوبه

خدا بهتون عزت بده 

رزق وروزیتون پربرکت باشه و

قضا و بلا از زندگیتون دورباشه

حاجتای دلتون با مصلحتتون یکی باشه

سلامتی به خودتونو عزیزانتون بده

به ابروی صاحب عزای این روزا

بسیار ممنونم از پاسخ‌گویی تون  یکبار در مورد حاضر جواب بودن هم توضیح بدید❤️ هرگز ندیدم چیزی د ...

سلام عزیزم. من با حاضر جوابی و یکه بدو کردن با آدم های عامی میونه ای ندارم. چون اونها در این کار خبره هستند و احترام و آبروی خودمون رو می بریم. یک بار یک حدیثی دیدم گفته بود در هنگام مجادله میان دو فرد، پست ترینشان برنده می شود. این یعنی اونی که به خودش میباله که هیچ کس حرف زبونش نیست و همیشه برنده است، اتفاقا پست تر هست. این برد، عین باخت هست. اما اگر احساس کنم کسی حرف ناحقی می زنه، یا میخواد بی ادبی کنه، جوابش را منطقی و عاقلانه میدم. حالا چه جوری؟ در اغلب موارد زیاد با بقیه همکلام نمیشم، اگر حرفی باشه که بدگویی و تهمت و انرژی منفی نداشته باشه شرکت نمیکنم توش. تا اینجا نصف متلک ها تموم میشه، چون منافع کسی با حرف های من به خطر نمیفته و کسی بهم حمله نمی کنه. در پله دوم افرادی رو که میخوان بحث سیاسی یا عقیدتی کنن باهام رو میگم که ادامه ندن. سوالات شخصی رو جواب نمیدم. تمام اینها یعنی مرزبندی، یعنی جلو نیا. خودم که احترام خودم رو نگه می دارم و مراقب گفته هام هستم؛ کنتاکت به حداقل می رسه و شخصیتی از خودم ساختم که هیچ کس نه جرات میکنه و ند دلش میخواد که من رو با کلامی آزرده کنه یا از خودش دور کنه. اگر متلکی هم بشنوم، مستقیم میگم منظورتون چی هست؟ چرا این حرف رو زدید؟ سوالات شخصی رو هم میگم اگر امکان داره از این حرف بگذریم، صحبت درباره این قضیه من رو اذیت میکنه.

خوشا راهی که پایانش تو باشی...
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792