به خاطر شغل شوهرش هفته سه بار حداقل از یه مسیر ۷۰۰ .۸۰۰کیلومتری میان بندرعباس.
خونه من و جاریم اینجاست.
جاریم که محل نداشته از رو اول بهشون.
همیشه میان خونه من واسه استراحت.
کلا آدمای بدی نیستن.
اما هفته سه بار باید براشون شام و ناهار بپزم.
خودم و شوهرم کلافه شدیم.
شما بودید چیکار میکردید.
الآنم خوابن 😒
برین مسافرتی چیزی یه مدت نباشین یا یه وقتایی که میخوان بیان برو خونه مامانت
خب فقط شوهرش باید بیاد زنش چرا باهاش میاد
میگفتیم مسافرتیم وهرباریه بهونه میاوردیم که سردبشن ازاومدن
۷۰۰ ۸۰۰کیلومتر هفته ای سه بار بیان‌برگردن همش تو راهن‌که
واسه چی باشوهرش میاد خب بشینه توخونه ش چراخونه مادرش نمیره
خشت اول گر نهد معماری کج...
دیگه از اول خوب بودی ،حالا بد باشی خیلی تابلو میشه ،،ولی خوب اون بنده خدا هم باید یکجورایی بفهمه ،
هفته ای سه بار؟ هر هفته؟ بعد خجالت نمیکشن چطور؟
بگو نیستم. یه چیز ساده براشون بپز. تو این وضع گرونی چه بی ملاحظه اند اینا. هیچی نمیارن مثلا گوشتی برنجی چیزی
جفتشون رو کتک بزن
به یکی بگید به گوششون برسونه که ناراحتید
تا کی قراره هفته ای سه بار بیان؟
