دیشب با همسری دعوامون شد از قبل قرار داشتیم فردا صبح راه بیفتیم برای مسافرت دیشب دعوامون شد من گفتم نمیام اونم گفت خودم میرم با دوستام وسیله های منو جا به جا نکنی منم گفتم باشه تنها برو صبح بیدار شد که بره سرکار گفت نظرت عوض نمیشه ؟نمیایی ؟منم گفتم ن ساعت ۶صبح رفته سرکار قرار بوده ۵بیاد اما نیومد زنگ زدم گفت دوشیفتم
الان من گیج موندم از طرفی دوست ندارم بذارم با رفیق هاش بره ؟و چون شرکتشون تعطیلات تابستانی داره همشون تعطیل هستن و میدونم دوست و همکار زیاد داره که تصمیم دارن فردا یا پس فردا حرکت کنند برای مسافرت
موندم چجوری آشتی کنم که غیر مستقیم باشه آخه دلمو شکست من نمیخواهم خودم پیش قدم بشم