بچه های دهه شصتی و هفتادی بیان از خاطرات عروسی و مراسمایی که بچگی میرفتین خاطرات تو تالار یا آریشگاه یا خرابکاریایی که کردین یا مدل لباسا و مدل موها بگین
خاطره من خیلی بد اموزی داره من مامانم تعریف میکرد عروسی داییم بود بعد من پرسیدم بابا کو اون گفت که داره سیگار میکشه بعد گفتم غلط میکنه سیگار میکشه بعد بابام گفت این بچست تو تربیت کردی
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!