آقا بیاین بگم براتون، دوتا خواهر ناتنی داریم که به ظاهر رابطمون خوبه، من دوروز پیش اومدم خونه پدرم و چون توی روستا هستن کمی کمبود آب هست،خواهر بزرگم زنگ زد گفت چیکار میکنی کجایی گفتم اینجام و آب نیست هواگرمه ادم از بی کولری هلاک میشه،اگه اب نیاد براشون فردا میرم خونه اونم کلی شوخی کرد و خندیدیم گوشیو قطع کردیم قرار بود دیشب برم خونه بخاطر یکاری پیش اومد نرفتم الان خواهر بزرگم زنگ زده میگه تو از عمدگفتی اینجا آب نیست که ما نیایم اونجا ما میخواستیم بیایم بخاطر اینکه تو اینوگفتی نیومدیم و دلت نمیخواد ما ببینیمت ماهم دلمون نمیخاد تورو ببینیم 😐گفتم بخدا اینجوری نیست گفت کار نداری خداحافظ ناراحت شدم بدون خدافظی قطع کردم رفتم وات دیدم خواهر کوچیکم پیام داده من دیروز به مامانت زنگ زدم ولی نگفته تو اونجایی ترسیده من بیام اونجا و از این حرفای مزخرف درصورتیکه خواهرم دختر جاریش مریضه دوسه روزه خونه اوناست جایی نمیتونه بره 😐خیلی اعصابم خورده بنظرتون حق دارن این رفتارو کنن بامن؟
چه خواهرای خوبی
من ارزومه خواهرم بگه میام خونه ات. یا برمخوته مامانم بگه وااای منم اومدم. ینی ارزو هااااااا.حسرتشو دارم
نمیدونم
از رفتار و حرکتتون بد برداشت کردن
شما شاید بی منظور بودین اما در کنار هم ک قرار دادن حس بد گرفتن ازتون
تو هم دست پیش بگیر. بگو دو روز اینجا بودم میخواستم ببینمتون تو که دختر جاریت مهمتر بود. تو هم که الکی یه بهانه درست کردی چون آب نیست پس نمیام. حالا میومدی برات آب معدنی میگرفتم مگه چی میشد
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
