با فامیلامون رفتیم بعد دختر یکی از فامیلامونم بود
من کلا خیلی دوسش دارم هم اخلاقشو اینکه سرزبون داره خیلی تو جمع هست هم تیپشو دوستدارم کلا
ولی نمیدونم چرا اون اصلااا از من خوشش نمیاد بعد مثلا چیزیم نیست که بگم اذیت کردم یا اخلاقی چیزی واقعا نه
مثلا اینکه بچه حسابم میکنه با اینکه یک سال ازش کوچیکترم همش مثلا وقتی همه داریم به هم سلام میکنیم دست میدیم این خانم به من دست نمیده که مثلا بچم
یا مثلاً یه بار که خانوادگی رفته بودیم بیرون خانواده من رفته بودن یه جایی کارشونو انجام بدن منم خوابم نبرد رفتم پیش بقیه که فقط خانواده اونا هم نبودن همه بودن جا همه برگشت به من گفت چیزی میخای؟
منم کلا کم زبون دارم هیچی نگفتم چون مامانش و خودش جوابمو میدادن با اینکه مادرش زن بدی نیست ولی خب حالا
کلا نمیدونم چیکار کنم خیلی سرگردونم