سلام
بچها من همیشهه برعکس خیلیا دلم میخواسته از تجربه بقیه استفاده کنم و بقیه نصیحتم کنن اونایی ک قبلا این راهو رفتن
بچها امروزبه گوشم رسید خانواده شوهرم حرف زدن پشتم
شوهرم پشتمه باهام خوبه همه چیش خوبه مامانشم همینطوره خوبه خب تقریبا
اما جاریم ن
امروز یکی از اقوام شوهر بهم گفت که فلانی و فلانی چیا پشتت گفتن من خیلییی باهاشون خوبم هرکاری از دستم بر بیاد براشون انجام میدم خاکیم و سعی میکنم همیشه محبت کنم و بخندم تو روی همه میگم هرکسی مشکلاتی دارع و ادم باید از خودش شروع کنه به خوبی کردن و دغدغه بقیه نشه با بدی کردن
امروز شنیدم که گفتن پشتم انقد مظلومه مث عقب موندهاس و خندیدن
جاریمم گفته این تو خونه مادرشوهرمم غذا درس نمکنه و من درست میکنم و فلان
حالا خیلی وقتا شدهم ن ظرفارو میشوزم بهش میگم بچه داری برو پیشش گناس من میشورم
یا برا اون یکی فامیلش که گفته برا تولد دخترش کیک براش گرفتم بردمم
وقتی شنیدم اینجوری پشتم گفتن انقد گریه کردم اب یخ انگار ریختن روم شک بهم وارد شده
گفتم بیام ازتون کمک بخوام بنظرتون چ رفتاریی نشون بدم؟؟ چیکار کنم؟؟؟
به جاریم بگم شنیدم چی گفتی؟یا چی؟یا قطع ارتباط کنم؟
بچها خیلی حالم بده که جواب محبتامو اینجوری دادن
ترخدا از تجربهاتون برام بگیدد