من ک ن
ولی یه دوستی بابام داشت خیلی پوادار بودن بعد یه شب مارا دعوت کردن خونشون اون موقع من کوچیک تر بودم تازه داداش کوچیکم ۲۰ سالش شده بود بعد نشستیم برا دسر اووردنش یچیز اورده بود ک ما تو اونموقع نپیدونستیم چیه یکم ماست بود با سکم بادمجون و توت فرنگی ریخته بود روش داداشمم با یه سیس و فاز عجیبیی (خیلی مغرکر شده بود)😂😂فک کرد خامس اومد بخوره فهمید ماست و بادمجونه میخاست بالا بیاره ولی روش نشد جلو اونا ب زووور خوردش خیلی باحال بود😂😂😂از دسشویی نرفتن بددتر بور