2777
2789

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

من خونواده کم جمعیتم فقط ی برادر کوچیک دارم اما شوهرم اینا ۷تا برادر خواهرن با عروس و دامادو...خلاصه پرجمعیت وقتی همشون باهم جمع میشن خونه پدرشوهرم اینا خیلی شلوغه اما من خیلی دوس دارم تو جمعشون باشم چون خودم از اینکه جای شلوغ باشم خوشم میاد اما فک کنم جز معدود کسایی ام ک دوس دارن تو جمع خونواده شوهر باشن

بااینکه میدونین خیلی هم خوب نیسدن باهام ولی این چ مرضی هس ک من دارم تازه بدیش اینه ک شوهرم اصراری نداره منم باشم ینی براش فرقی نمیکنه تازه خودشم خیلی کم میاد خونه پدر مادر من اونم بااصرار من

وای بچه ها خیلی از خودم حرصم میگیره اینبارم باشوهرم قهریم و هرکدوم خونه خونواده خودمونیم اما اونا همشون باز جمع شدن من یجورایی حسودیم میشه ی جورایی ام حرصم میگیره ک چرا شوهرم براش مهم نیس

شوهر من ی ادم عتیقه س شانس منه دیگ حتی بابرادراشم فرق داره اصن براش مهم نیس ک بازنش باشه یا ن اونموقع ام ک من میرفتم خونشون اون خیلی کمتر میومد.بنظرتون من احمقم ک دوس دارم تو جمعشون باشم با وجود اینا؟؟

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز