دختر جاریم داره ازدواج میکنه فقط مونده بود مجلس توافق مهریه یا همون قباله برون....
بنده خدا خیلی دختر خوبیه یعنی اصلا ماه انقدر هم خواستگار داشت و همه خیلی دوستیش داریم اصلا هم اهل مادیات نیست برای همین مهریه اش رو ۱۴ تا سکه گفته بود تازه اولش میگفت ۵ تا به نیت پنج تن و به هزار زور راضیش کردیم ک ۱۴ تا بزاره خلاصه ک با وجود اینکه فامیل آقا پسر همه دارا هستن و پدرش ۴ خونه و ماشین و زمین داره اما برادر شوهرم بدون هیچ چشم داشتی فقط گفت یک دانگ از خونه به نام دخترش بزنن و این مقدار واقعا یه چیز کمی برای ما بود چون اصلا ۱۴ تا سکه ک ۲۰۰ ملیون هم نمیشه با یک دانگ خانه حتی کمتر از ۱۰۰ سکه هم مهریه اش ارزش داشت
اما با این وجود نوشتن و خانواده ی آقا پسر مخالفت کردن و پدرشون گقتن ک ما اصلا هیچ چیزی از خانه تو مهریه نمیدیم و هرچی پسرم از خودش داره بده😧😧😧دلم گرفته و خیلی ناراحتم که چطور یک پدر میتونه سر یک دانگ خانه ک ۲۰۰ .۳۰۰ ملیون بی ارزش بیشتر نمیارزه اینجوری زندگی پسرش را تباه کنه 
پدرشوهرمم به برادر شوهرم گفته اگه میخوان خونه ندن هیچ اشکالی نداره اما ماهم دختر نمیدیم