معرفی_کتاب#

📕 باشگاه مشتزنی
📝 چاک پالانیک
🏆برنده جایزه بهترین رمان سال (منتقدان ایالت ارگون؛ ۱۹۹۷)
من کتابای زیادی خوندم که برخلاف ظاهر دهنپرکن و جذابشون در زیر لایههای ظاهریشون ابدا چیزی نداشتن و کاملا پوچ و تهی بودن. در مقابل کتابایی هم خوندم که یه فقط یه داستان پرتوپلای وقیحانه و مسخره به نظر میان اما درواقع مفاهیم و اندیشههای خیلی پربار و قدرتمندی در عمق اونا پنهان شده.این کتاب جزو دسته دومه.
اگه این کتابو درست بخونید و درست بفهمید (دوبار خوندمش تا تونستم باهاش ارتباط بگیرم و دوستش داشته باشم. متن داستان ازهمگسیخته و بدون نظمه و تابع قواعد و قوانین زندگی واقعی نیست.) میبینید که پره از مفاهیم بنیادین و پرکاربرد زندگی روزمره و انتقادات اجتماعی؛فاصله طبقاتی، مصرفگرایی، کمالگرایی، خودِ آرمانی، افرادی که به حاشیه جامعه رونده شدن ، تنهایی، خودویرانگری و...
💠 نظر شخصی:حتی اگه داستان رو دوست نداشته باشید باز هم میتونید از قلم این نویسنده لذت ببرید. طنز پالانیک گزندهست و چیزایی رو که ازش انتقاد داره به استهزا میگیره. بعضی جملات خاص رو مرتب تکرار میکنه جوری که داستان به قول خودش شبیه «آواز گروه کر» شده.
✅ جزو لیست کتابهایی که هر آدمی باید پیش از مرگش بخواند. ( منتقدان ادبی گاردین)
🔖«میتوانند ترک کنند کندو را زنبورهای کارگر
میتوانند پروازکنان بروند زنبورهای نر
ملکه بَرده آنهاست...»
_بریدهای از متن کتاب_