کسی جز استارتر منو ریپلای نکنه ....اگه دلتون بحث میخواد یه تاپیک جدا بزنید تگم کنید میام اونجا حسابی از خجالتتون درمیام...گاهی جواب مزخرفات بعضیارو نمیدم ...من همون آدمیم که نه تحصیلات نه معدل الفم تاثیری روی حرف زدنم نذاشته حرفمو رک میزنم حق میزنم میخواد خوشت بیاد میخواد بدت بیاد پشت این کاربری یه آدم بی آزار نشسته که اگه خیلی اذیتش کنید بیفته سر لج باید سفره صلوات پهن کنید تا کوتاه بیاد....اگه ارجاعت دادم به امضام یعنی نه تنها حوصله یاوه گویاتو ندارم بلکه به هیچ جای مبارکمم حسابت نمی کنم ....سعی کن زیاد به پر و بال من نپیچی من اعصاب ندارم یهو میزنم کتلتت میکنم به خود میای میبینی کتلت شدی ...حسن ختام اینکه تضمین میکنم من بی حوصله ترین ادمی هستم که توی عمرتون دیدید...
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
راه حلی نداره. دو نفر می خوان توی لجن باشن. طرف زندگیشون تصمصم میگیره با لجن ادامه بده یا نه. حکم سنگسار هم الکی نیست. باید 4 نفر شاهد عینی ماجرا باشن. ماجرای دخول رو 4 نفر عینا دیده باشن
دیگه سنگسار تو قانون نیس، مرد زن دار یا زن شوهر دار اگه زناشون با شهادت اثبات بشه اعدام در عیر این صورت ۱۰۰ ضربه شلاق، که در واقع اثبات با شهادت غیر ممکنه ۴ نفر چه طوری همزمان ببینن رابطه اینا رو؟ پس کلا شده ۱۰۰ ضربه شلاق
روزی به خودت میآیی و میبینی هر چقدر برای بودنش جنگیدی او برای نبودن تلاش کرد هر چقدر برای جای خالیاش جنگیدی او برای نیامدن تلاش کرد ... از یک جایی به بعد میفهمی که باید کنار آمد با خودت با نبودنش با جای خالیاش با نخواستنش! از یک جایی به بعد باید بفهمی که هر چیزی با تلاش نتیجه میدهد الّا عاشقی!
چه نوع رابطه ای زنای محسنه یا رابطه نامشروع درحد ملاسمه فرق دارن
محصنه
از خانه قدم به دنیای بیرون بگذارید در حالی که زنانگیتان پشت در جامانده است، تا انسانی در جمع حضور یافته باشد و اندیشه و گفتار و رفتار او مورد توجه و احترام قرار بگیرد نه جلوههای زیبای جسم و زنانگی اش.(امام موسی صدر)
دیگه همچین حکمی تو قانون وجود نداره از سال ۹۲ حذف شد
روزی به خودت میآیی و میبینی هر چقدر برای بودنش جنگیدی او برای نبودن تلاش کرد هر چقدر برای جای خالیاش جنگیدی او برای نیامدن تلاش کرد ... از یک جایی به بعد میفهمی که باید کنار آمد با خودت با نبودنش با جای خالیاش با نخواستنش! از یک جایی به بعد باید بفهمی که هر چیزی با تلاش نتیجه میدهد الّا عاشقی!